وکیل سرقت در شیراز کیست
وب سایت حقوقی دادیار
وکیل در شیراز و مشاور حقوقی
[aparat id=’o8V3E’]
قانون مجازات اسلامی ما مصوب سال هزار و سیصد و نود و دو در ماده دویست و شصت و هفت در مورد سرقت گفته است که عبارت است از ربودن مال متعلق به غیر.
پس سرقت ربودن مالی است که متعلق به غیر باشد و در قانون به دو دسته قابل تقسیم بندی می شود. سرقت حدی و سرقت تعزیری و بر همین اساس مجازات جداگانهای برای این دو دسته از سرقت پیشبینی شده است. با توجه به اصل برائت در شرایطی که فردی مدعی شود شخص دیگر مال او را به سرقت برده است باید دلایل اثبات جرم و انتساب آن به متهم را در دادگاه بیان کند.
به منظور آن که بتوان جرم سرقت را به اثبات رساند باید به ادله و مستندات شخصی توجه نمود. پس از این که ارکان جرم سرقت در دادسرا مورد ملاحظه واقع شد و تعیین شد که متهم به جرم سرقت اقدام نموده است پرونده به دادگاه ارسال می شود و در آن مرحله قاضی دلایل پرونده را مورد بررسی قرار میدهد. در شرایطی که دلایلی که ارائه شده است مورد پذیرش دادگاه واقع شود متهم مجرم خواهد بود و باید کیفر شود.
ارکان سرقت
برای این که جرم سرقت اتفاق بیفتد سه رکن اساسی لازم است::
عنصر مادی
به عملی که از طرف فرد باید انجام شود تا جرم حاصل شود عنصر مادی می گویند در جرم سرقت عنصر مادی به شکل ربودن به معنی جا به جا کردن و برداشتن و هم چنین مخفی بودن عمل ربایش می باشد. بنا بر این برای جرم سرقت لازم است که سارق فاقد رضایت مالک و یا متصرف به صورت علنی و یا مخفیانه مال فرد دیگر را برباید.
عنصر معنوی
فرد برای انجام دادن یک جرم باید قصد بر انجام دادن آن را داشته باشد. یعنی از قبل برای آن تصمیم گرفته باشد که به غیر از تصمیم به دزدیدن مال یعنی سوء نیت عام بایستی قصد مالک شدن آن مال یعنی سوء نیت خاص را داشته باشد. بنا بر این گفته برای این که فرد مرتکب جرم سرقت گردد بایستی نخست قصد انجام دادن سرقت را دارا باشد و دوماً بداند که مالی را که می خواهد بدزدد متعلق بر فرد دیگری باشد.

عنصر قانونی
یعنی که کاری که در قانون جرم بوده است و برای آن مجازات مشخص شده باشد باید اعلام شود که همه جرایم و مجازات ها احتیاج به این عنصر را دارند و چنان چه عملی در قانون به عنوان جرم باشد مطابق بر این موضوع فرد مجرم را باید مورد مجازات قرار داد.
انواع سرقت:
سرقت در قانون مجازات اسلامی به نوع حدی و تعزیری قابل تقسیم است که سرقت های علمی رایانهای و غیره هر کدام در این دو بخش جایی می گیرند.
سرقت علمی، ادبی، دستبرد فکری…..
سرقت ادبی صحبت از وقتی می کند که شخصی تمام یا بخشی از نوشته دیگری را متعلق به خودش کند حالا یا با کپی کردن،نشر دادن، یا بهره از آثار ادبی بدون تغییر دادن و بدون اجازه گرفتن از مالک اثر.
عنصر مادی در جرم سرقت ادبی همین کپی و استفاده کردن و یا نشر آثار ادبی بدون قید کردن مرجع آن است.
سرقت حدی
حد یکی از انواع مجازات است که کمیت و کیفیت آن به وسیله شرع مقدس اسلام مشخص می شود. هر مورد از آن از قبل مشخص شده است و یعنی این راه مرجع رسیدگی برای مشخص نمودن مجازات آن آزاد نیست و دقیقاً باید به مقدار و گونه و کیفیتی باشد که شرع گفته است.
شرایط سرقت حدی
شرایط سرقت حدی کدام اند؟
–مال مسروقه شرعاً دارای مالیت باشد.
به طور مثال سرقت مواد مخدر به این خاطر که مواد در شرع ما مال به شمار نمی آید پس بنابراین سرقت آن هم حدی نیست و اصلاً شاید سرقت به شمار نیاید.برای اطلاعات بیشتر پیشنهاد میشود با وکیل مواد مخدر در شیراز از طریق سایت دادیار مشورت نمایید.
-مال مسروق در حرز باشد.
در تعریف حرز باید بگوییم حرز مکانی است که مال به طور عرفی از دست برد حفاظت شده باقی بماند. یعنی در امان باشد ملاک تشخیص حرز عرفی است. یعنی این منظور را می رساند که مردم عاقل آن مکان را برای نگهداری آن مال میدانند هرچندکه امکان دارد این مکان ازدرجه امنیت بالایی برخوردار باشد. به طورمثال برای نگهداری از البسه آن را در گاو صندوق نگه داریم. گاو صندوق نوعی حرز است. به این خاطر که لباس در آن جا از امنیت برخوردار است.

-سارق هتک حرز کند.
در سرقت حدی سارق باید دو عمل قبیح با هم انجام بدهند. که منظور از این دو عمل اصل سرقت و هتک حرز است. بنا بر نظر قانون اگر کسی هتک حرز کند و شخص دیگری سرقت انجام دهد، هیچ یک از آن ها حد نمی خورند. به این خاطر که شخص اول سرقت نکرده است و شخص دوم هتک حرز نکرده است.
-شخص سارق مال را از حرز خارج نمایند.
هتک حرز و سرقت هر دو به طور مخفیانه باشند. به طور مثال اگر فردی با خودروی به دیوار بزند و آن دیوار را بشکند و از آن مالی بردارد سرقت از نوع حدی شناخته نمی شوند به این خاطر که هتک حرز به شکل مخفیانه نیست. البته لازم به ذکر است که منظور ما از مخفیانه بودن در اینجا این نیست که سرقت حتماً در شب اتفاق افتاده باشد در پنهانی بودن منظور ما هتک حرز و فرایند سرقت است.
-سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد.
لازم به ذکر است که برعکس این قضیه دلالت ندارد و چنان چه فرزند مال پدری خود را بدزدد سرقت حدی به شمار میآید.
-ارزش مال مسروقه به حد نصاب برسد.
ارزش مال دزدیده شده در موقع اخراج از حرز معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک باشد.
اگر موضوع آن مرتبط با اموال عمومی دولتی باشد منظور از اموال دولتی اموالی است که در ملکیت دولت قرار داشته باشد واژه دولت در مفهوم موسع آن کلیه نهادهای حکومتی و وزارتخانه ها و شورا نگهبان است. اموالی منظور است که متعلق به عموم جامعه است. ولی اصولا نگهداری آن بر عهده دولت است. وقف خاص را لحاظ نکرده است. چون منافع مال متعلق به افراد محدودی است. پس بنابراین گفته سرقت مال موقوفه خاص می تواند سرقت حدی باشد. اما در وقف عام به تبعیت از فرد از دایره شمول خارج شده است منظوراز وقت بر جهات عامه یعنی مال وقف شود. به طور مثال برای ساختن مسجدی اما بهره بران آن سوژه عموم مردم هستند..
وقف عام یعنی مخاطبینی که عمومیت دارد به طور مثال وقف بر فقرا و ایتام.
-سرقت در زمان قحطی نباشد.
در فقه گفته شده است که در زمان قحطی هیچ سرقتی به طور حدی نیست قحطی حالتی را بیان می کند که ارزاق عمومی کمیاب باشند و یا در دسترس نباشد.
-مالک مال از سارق نزد مراجع قضایی شکایت کند.
این شکایت حتماً باید نزد مرجع قضایی انجام شود و نه نزد ضابط گاهی صاحب مال در کلانتری و آگاهی از سارق شکایت می کند اما در فرایند دادرسی حاضر نشده است. در این جا مرجع قضایی اعم است از دادسرا و دادگاه بر شکایت نزد بازپرس هم شامل میشود و همچنین نزددادیار هم مشمول این قضیه می شود..
صاحب مال پیش از اثبات سرقت سارق را نبخشد.، پس متوجه می شویم که حد سرقت تا قبل از اثبات حق الناس است و بعد از اثبات حق الله می شود و صاحب مال باید شکایت کند چون حق الناس است.
-مال مسروق قبل از اثبات سرقت تحت ید مالک قرار نگیرد.
شارع راهی را گذاشته است که حد انجام نشود و نظر وی اجرا نشدن حد است که اگر سارق تا قبل از اثبات جرم مال را برگرداند حد ساقط گردد.
-مال مسروق قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق در نیاید.
به طور مثال سارقی که مال را از پدرش دزدیده است و قبل از اثبات جرم پدرش فوت نمایند و مال به ارث سارق برسد جزو سرقت محسوب نمی شوند.
مال مسروق از اموال سرقت شده یا اموال مغضوب نباشد.
مال مسروق نباید از اموال سرقت شده یا از اموال مغصوب باشد
مجازات و کیفر سرقت حدی
سرقت حدی بار اول: قطع کردن چهار انگشت دست راست سارق به شکلی که انگشت شست دست و کف دست باقی بماند.
سرقت حدی بار دوم: قطع کردن پای چپ سارق از پایین بر آمدگی به طوری که نصف قدم و بخشی از محل مسح باقی بماند.
سرقت حدی بار سوم: حبس ابد.
سرقت حدی بار چهارم: اعدام هر چند که سارق در زندان باشد.
اثبات سرقت حدی:
دو بار اقرار
با یک بار اقرار شخص وظیفه دارد به استرداد مال اما حد او او جاری نمی گردد
شهادت دو مرد عادل
علم قاضی
سرقت با سوگند نفی یا ثابت نمی گردد.
شیوه شکایت از جرم سرقت:
شاکی باید انتساب اتهام به متهم را ثابت نماید. بهترین کار شاکی در این جا تحویل دادن ادله اثباتی می باشد. ادله ای که منوط بر فعل ربودن مال به خودش به وسیله متهم باشد. چنان چه شخصی قادر نباشد این کار را که جرم به وسیله متهم انجام شده است را ثابت کند، یعنی منظور دفاع از اتهام سرقت از طرف شاکی به عنوان دفاع از ادعای خودش و ثابت کردن آن را نتواند انجام دهد به نتیجه خوب نمی رسد.
بهتر است که متهم هم اول آگاه باشد که اتهام او چیست؟ بعد از این که آگاهی نسبت به انتقام سرقت پیدا کرد، باید بداند که دلایل ابزاری از سمت شاکی چیست. متهم باید در مقام دفاع کردن از اتهام سرقت نبود انجام فعل مجرمانه به وسیله خودش را مورد خدشه قرار داده و با تحویل دادن دلایل مکفی و انجام دفاع انتساب نتیجه مجرمانه به خودش را ساقط کنند.
سرقت تعزیری
اگر سرقت مشمول شرایط سرقت حدی نباشد پس حتما سرقت تعزیری است. سرقت تعزیری بر دو قسم است :
سرقت تعزیری مشدد و سرقت تعزیری ساده
شرایط سرقت تعزیری مشدد
1-سرقت در موقع شب
( شب یعنی: از غروب خورشید تا طلوع خورشید) اگر یک بخشی از انجام سرقت در شب اتفاق افتاده باشد چه شروع و چه ادامه و چه آخر کار به هر حال سرقت در شب اتفاق افتاده باشد.
سارقین به تعداد دو نفر یا بیشتر باشند یعنی به طور حداقل دو نفر باشد به این خاطر که موجب ترس شدیدتری گردد و خطرناکی آن سرقت را بالا ببرد. هر موقع که سرقت در شب اتفاق بیفتد و سارقین دو نفر یا بیشتر باشد و حداقل یک نفر از آن ها حامل سلاح مخفی و یا ظاهر باشد در حالتی که اسم محارب بر آن ها صدق نکند جزای مرتکبین یا مرتکبان حبس از پنج تا پانزده سال و شلاق تا هفتاد و چهار ضربه شلاق می باشد.

2-یک یا چند نفر از سارقین حامل سلاح ظاهر و یا مخفی باشند
منظور از سلاح در اینجا انواع سلاح گرم مثل تفنگ و نارنجک است و انواع سلاح سرد مثل قمه/کارد/چاقو و غیره،
و انواع سلاح سرد جنگی مشتمل بر کارکردهای سنگری متداول در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یا مشابه آن و همچنین سرنیزه های قابل نصب بر روی تفنگ،
و انواع اسلحه شکاری مشمول با تفنگ های ساچمه زنی و تفنگ مخصوص بیهوش کردن جانداران و تفنگ های مخصوص شکار حیوانات آبزی
می باشد.
3- سرقت مقرون به آزار و یا تهدید کردن باشد
در به وجود آمدن این جرم شدت آزار شرط نمی باشد و حتی وارد کردن یک صدمه کوچک هم همانند هل دادن به نوعی آزار حساب می شود.
منظور از آزار حتماً ایراد جراحت نمی باشد به این خاطر که هر عمل اذیت کننده آزار است.
لازم به ذکر است که آزار و اذیت باید موقع انجام سرقت باشد مثلا قبل آن باشد و نه بعد از آن و فقط به این عمل باشد مثلاً اگر کسی مالی را بدزدد و بعد شخص را اذیت کند شامل این ماده نمی شود.
حتماً اهمیتی ندارد که به فرد صاحب مال آزار وارد گردد همه اشخاصی که در محل سرقت هستند چنان چه آزار ببینند سرقت مشدد همراه با آزار است.
تفاوت سرقت تعزیری و سرقت حدی
تفاوت سرقت تعزیری و سرقت حدی چگونه است؟
1- تفاوت در منشا
اولین فرق سرقت تعزیری و سرقت حدی تفاوت در منشاء شکل گیری آن ها است به این خاطر که منشاء شکل گیری جرم سرقت حدی فقه میباشد و شرایط آن در شرع معین شده است. دراین تفاوت که منشاء ایجاد وشکلگیری سرقت تعزیری به صورت مصلحتی می باشدکه قانون گذار باتوجه به شرایط جامعه در نظر گرفته است و مصلحت را بر این دانسته است که نوع دیگری از جرم سرقت را شناسایی نماید.

2- تفاوت در شرایط
دومین فرق سرقت حدی و سرقت تعزیری فرق آن ها در شرایط شکل گیری می باشد. در واقع شرایطی که باعث این می شودکه به یک سرقت حدی وبه سرقت دیگر تعزیری بگوییم.
مورد سوم تفاوت در مجازات آن است سرقت حدی مجازات حدی را به دنبال دارد و سرقت تعزیری مجازات تعزیری را به دنبال دارد.
3- تفاوت در تخفیف در مجازات
فرق آخر این دو نوع سرقت در این مورد می باشد که چون سرقت حدی مشمول مجازاتی است که دستور شرع و دین است. احتمال تخفیف در آن منتفی است ولی سرقت تعزیری سرقتی می باشد که خود قانون گذار آن را شناخته است و از این رو با توجه به شرایط تخفیف در مجازات می تواند آن را کاهش دهد.