شماره وکیل طلاق اصفهان

وب سایت حقوقی دادیار

وکیل در  اصفهان و مشاور حقوقی

(0917-439-37-54)

[aparat id=’03arA’]

وکیل پایه یک جهت طلاق در اصفهان

به طور کلی افراد جامعه در صورتی که دچار مشکلات  حقوقی می شوند، راه حل به صرفه و منطقی که برای آنها وجود دارد، مراجعه کردن به یک وکیل کاربلد و قابل اعتماد است تا از  این طریق  با سرعت بیشتری به نتیجه مورد نظر خود نایل شوند.

از جمله  موضوعاتی که بسیار در سال های اخیر فزونی یافته است ،  بحث طلاق است. که پیشنهاد می شود در صورتی که طرفین تصمیم نهایی خود را برای انجام طلاق و جدایی از  همسر خود گرفته اند ، به منظور رسیدن به نتیجه هرچه بهتر است حتماً با یک وکیل خوب مشورت کرده و از او کمک بگیرد.

در این مقاله به موضوعاتی پیرامون بحث طلاق خواهیم پرداخت.

وکیل طلاق در اصفهان
وکیل طلاق در اصفهان

مفهوم طلاق

طلاق در لغت به مفهوم آزاد کردن و رها کردن می باشد. در واقع وقتی یک مرد زنش را طلاق می دهد او را رها می کند. پایان روابط زناشویی به وسیله ی زن و شوهر در حقوق همان انحلال عقد ازدواج با رعایت تشریفات خاص می باشد. طلاق به دو شکل انجام می شود باین و غیررجعی. در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع وجود ندارد. یعنی پس از طلاق دوره ی عده جاری نمی شود که مرد قادر باشد در آن مدت به زندگی مشترک رجوع کند. در طلاق رجعی برای شوهر حق رجوع کردن وجود دارد. وقتی یک مدت مشخصی تحت عنوان عده تعیین می‌شود در آن مدت زمان مرد قادر است مجدداً به زندگی مشترک برگردد. اصل در طلاق رجعی بودن است و طلاق بائن استثنا می باشد.

انواع نکاح

وکیل طلاق در شیراز و در اصفهان در مورد انواع نکاح میگوید:

همانطور که می دانید در نظام حقوقی و فقهی ایران نکاح به دو صورت انجام می شود :

نکاح دائم و نکاح موقت

طلاق در نکاح دائم  مطرح می شود و نکاح موقت با انقضای مدت و یا بذل مدت و فسخ نکاح از بین می رود .

موارد انحلال نکاح دائم

در قانون مدنی  موارد انحلال این عقد احصا شده است. زیرا علاوه بر این که عقد نکاح یک عقد لازم است ، این عقد تاثیر بسزایی در جامعه و نظم عمومی جامعه دارد پس برای استحکام نظام خانواده موارد انحلال آن باید مشخص و معین باشد.

اولین عامل انحلال نکاح فوت هر یک از زوج و زوجه است با فوت هر یک رابطه زوجیت از بین می رود.

دومین عامل انحلال عقد  نکاح ،  فسخ نکاح توسط هریک از طرفین است .

فسخ با دو خیار عیب و تخلف از وصف انجام می شود. عیوبی که به فرد امکان فسخ نکاح را می ‌دهد در قانون مدنی مشخص شده است.

هر یک از این عیوب در صورتی منجر به ایجاد حق فسخ می‌شود که در هنگام انعقاد عقد موجود بوده و نسبت به آن جاهل باشد. پس اگر عیب بعد از عقد نکاح ایجاد شده باشد و یا در  هنگام عقد موجود بوده و طرف مقابل نسبت به آن عالم باشد ،  دیگر حق فسخ به استناد خیار عیب ایجاد نمی شود .

البته این امر دارای یک استثنا است و آن جنون مرد پس از عقد نکاح است در این صورت حتی اگر بعد از انعقاد عقد نکاح دچار جنون اعم از ادواری یا دائمی شود ، زن حق خواهد داشت که به استناد خیار عیب نکاح را فسخ کند اما عکس این قضیه صادق نمی باشد به این معنا که اگر زن پس از اخذ نکاح دچار جنون شود مرد نمی تواند به استناد خیار عیب را بر هم زند.

در صورتی که برای هر یک از طرفین در عقد نکاح  شرطی درج شده باشد اگر متعهد از انجامش خودداری کنند ، برای مشروط له  تنها ضمانت اجرایی که وجود دارد ، امکان الزام متعهد به انجام شرط و اگر امکان الزام وجود نداشته باشد ، گرفتن خسارت از متعهد است .

مشروط له نمی تواند به استناد خیار تخلف شرط ، عقد را فسخ کند .

اگر در ضمن عقد نکاح برای هر یک از طرفین ، وصفی شرط شده باشد و بعد از عقد مشخص شود که فرد فاقد اوصاف ذکر شده است و می‌تواند عقد را به استناد خیار تخلف وصف فسخ کند.

سومین عامل و در واقع می توان گفت رایج ترین عامل ارادی انحلال نکاح طلاق است .

برای انجام طلاق لزوماً باید به دادگاه دادخواست تقدیم کرد . دادگاه صالح برای رسیدگی به امر طلاق دادگاه خانواده می باشد .

دادگاه در امر طلاق یا مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش و یا صدور حکم طلاق مبادرت  می کند .

در صورتی که طلاق به در خواست  مرد و یا به صورت توافقی صورت بگیرد،  دادگاه اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش می کند و در صورتی که درخواست طلاق زوجه مطرح شود دادگاه حکم طلاق صادر خواهد کرد .

وکیل طلاق در اصفهان
وکیل طلاق در اصفهان

تفاوت این دو رای در این است که مهلت ثبت طلاق با استناد به گواهی عدم امکان سازش سه ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی و مهلت ثبت طلاق در حکم طلاق شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم نهایی است یعنی برای ثبت طلاق در مواردی که دادگاه مبادرت به صدور حکم طلاق کرده است این حکم باید قابلیت فرجام خواهی نداشته باشد اما برای ثبت طلاق در به استناد گواهی عدم امکان سازش قطعی بودن حکم کافی است.

همانطور که میدانید در نظام حقوقی ایران حق طلاق اختصاص به مرد دارد و مرد نمی تواند این حق را به دیگری واگذار کند اما برای انجام طلاق می تواند به دیگری وکالت دهد و طرفین می توانند در ضمن عقد نکاح یا هر عقد دیگری شرط کنند زوجه وکیل در  امر طلاق باشد و در صورتی که این شرط نتیجه در ضمن عقد لازمی  درج شده باشد مرد دیگر نمی‌تواند زن را از وکالت عزل کند و در واقع این وکالت  از سمت مرد لازم است.

مرد با تادیه تمامی حقوق مالی زوجه ، می تواند او را طلاق دهد و در واقع ثبت طلاق در این مورد  منوط به تادیه حقوق مالی زوجه و یا رضایت زن و همچنین در صورت صدور حکم اعسار مرد است .

در صورتی که طلاق به صورت توافقی انجام شود طرفین باید در خصوص حقوق مالی به توافق رسیده و توافقات خود را به دادگاه اطلاع دهند.

زن نیز می‌تواند به دادگاه دادخواست طلاق تقدیم  نماید .

برای صدور حکم طلاق قانون گذار شرایطی را پیش بینی کرده است.

یکی از این شرایط این است زن در صورت ادامه رابطه زوجیت دچار عسر و حرج شده و در زندگی با همسر خود متحمل مشقت و خسارت زیادی شده باشد . به این صورت که به طور مثال اگر مرد زندگی زناشویی خود را برای مدتی طولانی ترک کند زن میتواند با اثبات این امر و عسر و حرج خود در دادگاه،  دادگاه را مجاب به صدور حکم طلاق کند  و یا در مثالی دیگر اگر مرد اعتیاد به مواد مخدر داشته باشد و این اعتیاد منجر به مشقت و عسر و حرج او شود ، زن میتواند با اثبات این امر در دادگاه ،  حکم طلاق را دریافت کند.

از دیگر مواردی که زن میتواند با استناد به آن از دادگاه درخواست صدور حکم طلاق کند،  این است که مرد از پرداخت نفقه به همسر خود خودداری کند اعم از اینکه مرد توانایی پرداخت نفقه را دارد و پرداخت نمی کند و یا این که توانایی پرداخت نداشته باشد.

قانونگذار در قانون مدنی  موارد امکان استناد عسر و حرج زن را ذکر کرده است اما  به عقیده اغلب حقوق دانان این موارد حصری نبوده و زن میتواند با اثبات سایر موارد صدور حکم طلاق را در دادگاه تقاضا نماید.

انواع طلاق بائن

بر اساس ماده ی ۱۱۴۵ قانون مدنی طلاق در مواردی که در زیر و ادامه به آن پرداخته می‌شود باین خواهد بود. طلاق پیش از نزدیکی و طلاق یائسه و طلاق خلع و مبارات تا زمانی که رجوع صورت نگرفته باشد و طلاقی که بعد از سه ازدواج متوالی انجام شود.

مفهوم طلاق خلع و مبارات

طلاق خلع به آن معنا است که زن به دلیل نفرتی که از شوهر دارد در برابر مالی که به مرد اعطا می کند رضایت او را به منظور طلاق به دست می‌آورد و مرد در برابر این مال به طلاق زن رضایت می‌دهد. این مال امکان دارد به اندازه ی مهریه یا کمتر یا بیشتر از مهریه باشد. در طلاق خلع مرد را خالع و زن را مختلعه می گویند. طلاق مبارات در مفهوم لغوی به معنای کراهت از هم می باشد و طلاق مبارات یعنی هر دو طرف از هم نفرت پیدا کنند. در این شرایط زن قادر است با پرداخت مالی به شوهر او را به طلاق راضی کند.

شیوه ی طلاق به تقاضای مرد

نخستین گام در این شکل از طلاق نگارش دادخواست و صدور گواهی عدم امکان سازش و ارائه ی آن به دفاتر خدمات قضایی می باشد. باید اشاره کرد به منظور آن که دادخواست رد نشود یا با نقص مواجه نشود، در این مسیر باید از یک وکیل متخصص بهره مند شد. دادخواست به وسیله ی دفتر دادگاه فرستاده می‌شود و دادگاه با مراجعه به حل اختلاف داوری تلاش می‌کند که صلح و سازش بین زن و شوهر برقرار شود که عموما نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت و در همه ی موضوعات طرح تقاضای طلاق به جز طلاق توافقی  از ملزومات این مسیر می باشد. بعد از آن که قرار ارجاع موضوع به داوری صادر شد، هر یک از زن و شوهر وظیفه دارند که طی مدت یک هفته از زمان ابلاغ، یک نفر از خویشاوندان خود را که متاهل باشد و حداقل ۳۰ سال سن داشته باشد و موضوعات خانوادگی اجتماعی و شرعی را درک کند در جایگاه داور به دادگاه معرفی کند و اگر داور را نتوانند معرفی کند و یا از این موضوع خودداری نمایند دادگاه خودش به تقاضای هر یک از زن و شوهر داور را تعیین خواهد کرد. بعد از آن که داور معرفی شد و اظهار نظر او مورد استماع قرار گرفت، گواهی عدم امکان سازش از سوی دادگاه صادر خواهد شد

این گواهی سه ماه معتبر است تا بتوان با در دست داشتن آن به دفتر رسمی طلاق و ازدواج رجوع کند و موضوع طلاق را به ثبت رساند. باید در نظر داشت که چنان چه طلاق به وسیله ی وکیل صورت بگیرد این مسیر کوتاه تر خواهد شد و همچنین نیازی به حضور موکل در هیچ یک از مراحل دادگاه نیست. دادگاه با توجه به رای خود و با عنایت به شروط ضمن عقد ازدواج و آن چه که در سند ازدواج درج شده است، تکلیف جهیزیه و مهریه و نفقه زوجه و اطفال و جنین را مشخص می کند و نیز دادگاه باید با عنایت به وابستگی عاطفی و مصلحت طفل ، زمان و مکان ملاقات با پدر و مادر و بقیه ی بستگان مشخص نماید.

این نکته را هم باید در نظر داشت که ثبت طلاق به پرداخت حقوق مالی زوجه بستگی دارد. طلاق با توجه به رضایت زن یا صدور حکم قطعی مستلزم اعسار زوج یا قسطی شدن مهریه ثبت خواهد شد. در هر صورت اگر زن بدون دریافت حقوق مالی نسبت به ثبت طلاق رضایت دهد، این امکان را دارد که بعد از ثبت طلاق به منظور دریافت این حقوق از طریق اجرای احکام دادگستری بر اساس قوانین وارد عمل شود.

تشریفات طلاق

برای انجام طلاق همانطور که در گذشته اشاره کردیم ،  لزوما باید از طریق دادگاه اقدام به طلاق کرد و اینگونه نیست که زوج با مراجعه به دفتر اسناد رسمی ازدواج و طلاق ،  به طلاق همسر خود مبادرت ورزد.

ابتدا باید توسط دادخواستی رسیدگی به این امر را از دادگاه صالح درخواست نمایند.

در صورتی که طلاق به صورت توافقی درخواست شده باشد ، دادگاه ابتدا طرفین را به مرکز مشاوره خانواده که در معیت دادگاه خانواده تشکیل میشود ارجاع داده و در این مرکز اگر طرفین همچنان به انجام طلاق توافقی اصرار ورزند ، این مرکز نتیجه را به دادگاه اعلام کرده و در نهایت تصمیم در خصوص طلاق با دادگاه است . در مواردی که طلاق به صورت توافقی درخواست میشود دادگاه ابتدا طرفین را به داوری ارجاع می دهد. داوران از اقارب زوج و زوجه بوده و اگر طرفین نتوانند و یا نخواهند اقدام به معرفی داور کنند ، دادگاه خود داور را معرفی خواهد کرد . در نهایت اگر زوجین  باز هم اصرار به انجام طلاق داشته باشند ، توافقات طرفین در خصوص امور مالی و همچنین حضانت فرزند توسط داوران نگارش شده و نتیجه داوری به دادگاه ارسال خواهد شد و دادگاه با توجه به گزارش داوران و توافقات طرفین اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم طلاق خواهد کرد.

هر یک از زوج و زوجه برای ثبت طلاق با در دست داشتن رای دادگاه که می تواند گواهی عدم امکان سازش که قطعی شده حکم  طلاق که نهایی شده باشد ، به دفاتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه کنند و برای اجرای صیغه طلاق حضور دو شاهد الزامی است.

فرعیات رای طلاق

دادگاه در هنگام صدور رای طلاق باید درخصوص مهریه جهیزیه نفقه و اجرت المثل ایام زوجیت و حضانت فرزند  تصمیم گیری نماید.

وکیل طلاق در بندرعباس نیز در مقاله ای  به توضبح این موضوع پرداخته است  که شاید برای شما مفید باشد که در صورت نیاز میتوانید آن را مطالعه کنید.

وکیل طلاق در اصفهان
وکیل طلاق در اصفهان

حضانت چیست

حضانت در واقع حکم و تکلیف و همچنین حقی است که برای پدر و مادر در نظر گرفته شده است.

زوجین می توانند با توافق یکدیگر حضانت را به هر یک واگذار کنند. اما چون این امر ارتباط مستقیم با تربیت طفل دارد ، دادگاه  به حکم قانون می‌تواند درصورتی که مصلحت طفل اقتضا نماید در این امر دخالت کرده و اقدام به اتخاذ تصمیم کند به طور کلی حضانت کودک تا هفت سالگی با مادر است و فرقی در پسر یا دختر بودن  فرزند ندارد پس از هفت سالگی حضانت با پدر است اما هر یک از طرفین و همچنین دادستان می تواند خلاف این امر را از دادگاه درخواست کند.

هیچکس زوجین نمی تواند در صورتی که به حکم قانون حضانت کودک بر عهده او قرار دارد از این امر امتناع کرده و وظایف خود را در این خصوص انجام ندهد و در صورتی که الزام پدر یا مادر داستان با هزینه پدر و در صورت فوت پدر هزینه مادر در خصوص نگهداری طفل اقدامات لازم را انجام خواهد داد.

 مهریه و انواع آن

مهریه یک حق مالی است که شرع و قانون آن را برای زوجه در نظر گرفته است.

مهریه در صورتی که در ضمن عقد نکاح تعیین شده باشد،  اصطلاحاً مهرالمسمی و در صورتی که در ضمن عقد نکاح دائم مهریه تعیین نشده باشد بر حسب مورد زن مستحق مهرالمثل و یا مهرالمتعه خواهد بود.

در نکاح موقت تعیین مهریه الزامی بوده و در صورت عدم تعیین آن عقد نکاح باطل خواهد بود. درج خیار شرط نسبت به خود عقد نکاح باطل است اما موجب بطلان عقد نکاح نمی شود .

در نکاح دائم درج خیار شرط نسبت به مهریه جایز است ولی در نکاح موقت امکان اعمال چنین خیاری نسبت به مهریه وجود ندارد.

به محض انعقاد عقد نکاح زوجه مالک تمامی مهرالمسمی می شود  و در صورتی که نکاح  قبل از نزدیکی منجر به طلاق شود ، مالکیت نیمی از مهرالمسمی  به مرد باز خواهد گشت و از زمان انعقاد عقد نکاح تا زمان طلاق مالکیت منافع مهرالمسمی به طور کلی به زوجه اختصاص دارد و با طلاق مرد تنها  مالک نیمی از مهریه شده و حقی  نسبت به منافع مال نخواهد داشت .

وکیل مهریه در شیراز ادامه داد:این در صورتی است که پس از انعقاد عقد نکاح مهریه تماما پرداخت شده باشد اما اگر مهریه پرداخت نشده باشد با انجام طلاق قبل از نزدیکی مرد تنها ملتزم به پرداخت نصف مهرالمسمی  است.

در صورتی که در ضمن عقد نکاح دائم مهریه مشخص نشده باشد و نزدیکی بین طرفین صورت بگیرد زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود. در تعیین مهرالمثل در واقع خصوصیات زن معیار است و دادگاه با توجه به شخصیت ، سن ، تحصیلات و سایر خصوصیات زن مهریه زوجه را تعیین می کند.

در صورتی که در ضمن عقد نکاح مهریه تعیین نشود و طلاق قبل از نزدیکی صورت بگیرد زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود . در تعیین مهرالمتعه توانایی مالی مرد مدنظر است .

اگر در ضمن عقد نکاح مهریه تعیین شود و قبل از نزدیکی عقد فسخ شود زن مستحق مهریه نخواهد بود و اگر فسخ نکاح پس از نزدیکی باشد و مستحق مهرالمسمی و یا مهرالمثل حسب مورد است. اگر فسخ نکاح به علت عنن مرد باشد زن مستحق نصف مهرالمسمی یا مهرالمثل است.

در صورتی که هر یک از زوجین قبل از نزدیکی و بعد از نزدیکی فوت شود زن حق مهرالمسمی خواهد بود اما اگر هریک از زوجین قبل از نزدیکی فوت کند و در عقد نکاح مهریه تعیین نشده باشد زن مستحق مهریه نخواهد بود.

در نکاح موقت الزاماً باید مهریه تعیین شود .

اگر قبل از نزدیکی مرد  تمام مدت را بذل کند ،  زن مستحق نیمی از مهریه است .

در صورت بطلان عقد نکاح دائم یا موقت اگر نزدیکی صورت نگرفته باشد زوجه مستحق مهریه نخواهد بود اما اگر نزدیکی صورت گرفته باشد زوجه مستحق مهرالمثل است.

وکیل طلاق در اصفهان
وکیل طلاق در اصفهان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *