وکیل حقوقی در اصفهان کیست
وب سایت حقوقی دادیار
وکیل در اصفهان و مشاور حقوقی در اصفهان
وکیل پایه یک حقوقی در اصفهان:
وکیل یک کلمه عربی می باشد. گفته شده است که کاری و امری به او او محول می شود. بنابراین وکیل به فردی اطلاق می شود که از سوی اشخاص مختلف شامل حقوقی یا حقیقی، بر اساس عقد وکالت، برای انجام موضوعات حقوقی نماینده می شود. وکالت از دسته عقود جایز می باشد که در چارچوب مقررات قانون مدنی انعقاد می‌یابد و دو طرف قرارداد وکیل و موکل خوانده می شوند.
وکالت ممکن است به اشکال مختلفی صورت بگیرد.
ممکن است به حالت مطلق باشد. یعنی فردی برای همه ی امور شخص دیگر نمایندگی کند که در این صورت نیازمند اجازه ی موکل خود نخواهد بود. وکالت مقید وکالتی می باشد که در آن موضوع وکالت معین و مشخص می باشد و وکیل باید فقط در همان موضوع خاص اقدام کند و مورد وکالت موضوعی می باشد که بر اساس قانون بوده و منحصر به شخص نباشد.
بیشتر وکیل ها ساعات کاری مشخصی ندارند و منوط به نوع کار آن ها ساعات کاری متفاوتی خواهند داشت. اگر در دفتر کاری باشند کارفرما ندارند و ساعت کاری آن ها امکان تغییر دادن را خواهد داشت و قادر هستند هر زمان که بخواهند قرار ملاقات در دفتر خود بگذارند اما اگر وکالت وابسته به یک سازمان باشد و وکیل کارفرما داشته باشد از دستور کارفرما تبعیت می‌کند و ساعت کاری او به دلخواهش نیست.
وظایف وکیل دادگستری حقوقی در اصفهان
وکیل دادگستری باید همواره در دسترس قرار بگیرد. حتی در روزهای تعطیل و شب. محل کار او دفتر کاری و دادگاه می باشد. اما در بعضی موضوعات برای آماده نمودن مدارک و شواهد و ملاقات با موکل امکان دارد مسافرت برود. امروزه شغل وکالت از دسته مشاغل تخصصی می باشد و هر وکیل در یک حوزه ی خاص به فعالیت مشغول است و در آن حوزه موفقیت کسب می کند. برخی از موضوعات راجع به ملک و زمین و برخی موضوعات خانوادگی می باشد. به علاوه دسته ای از وکلا در حوزه ی تجارت اقدام می نمایند و بر آن اشراف دارند. هر وکیل دادگستری در این رشته بعد از فارغ شدن از دانشگاه با عنایت به میل و علاقه ی خود می تواند در یکی از رشته های تخصصی در این حوزه مشغول به کار شود.
دعوا به دو نوع کیفری و حقوقی تقسیم می شود:
دعوای کیفری با تنظیم شکواییه و دعوای حقوقی با تقدیم دادخواست به مرجع صالح آغاز می شود .
در دعاوی کیفری ، مرجعی به نام دادسرا وجود دارد که با ریاست دادستان ، تحقیقات مقدماتی را در خصوص شکایت انجام می دهند . اما در دعاوی حقوقی دادخواست به طور مستقیم به دفتر دادگاه و یا دفاتر خدمات قضایی تسلیم می شود .
دعاوی حقوقی اصولا با در خواست خواهان رسیدگی می شود اما در دعاوی کیفری به دلیل وجود جنبه عمومی جرم و مجازات ، حتی بدون درخواست شاکی ، قابل رسیدگی است .البته در مورد موضوع تخفیف مجازات هم میتوانید با یک وکیل مجرب و با تجربه مشورت کنید یا در سایت دادیار اطلاعات کافی را به دست بیاورید.البته قابل ذکر است که سایت دادیار به معرفی وکیل در شیراز که از تجربه بالایی بهره مند است میپردازد البته که در بحث وکالت تجربه از مهم ترین شرایط به حساب می اید.
دعوای حقوقی تا قبل از ختم مذاکرات با استرداد دادخواست توسط خواهان ، خاتمه یافته و پس از ختم مذاکرات با رضایت خوانده خاتمه یافته و حسب مورد قرار ابطال دادخواست و یا رد دعوی صادر می شود اما در جرایم غیر قابل گذشت ، گذشت شاکی تاثیری در تعقیب متهم ندارد و تنها از موجبات تخفیف است .
دعاوی حقوقی معمولا در رابطه افراد جامعه با یکدیگر ایجاد می شود .
به اصحاب دعوا در دعوای حقوقی ، خواهان و خوانده گفته می شود .دادخواست توسط خواهان تسلیم می شود .
به اصحاب دعوای کیفری ، شاکی و مشتکی عنه و یا متهم گفته می شود .
دعاوی ناشی از قرارداد ، امور حسبی (غیر ترافعی ) ، تجاری ، ارث و وصیت ، خانواده و .. از جمله دعاوی حقوقی است .شایان به ذکر است که وکیل ارث در شیراز در زمینه ارث و میراث کمک شایانی به شما نموده و به حق و حقوق شما عزیزان کاملا تسلط دارد جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت دادیار مراجعه نمایید.
مرجع صالح رسیدگی به دعاوی حقوقی:
اصولا دادگاه عمومی حقوقی صالح رسیدگی به دعاوی حقوقی است . با تصویب قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۳۹۴ ، برخی از دعاوی نسبتا کم اهمییت تر به شورای حل اختلاف واگذار شده است تا کمکی در جهت کاهش آمار پرونده های دادگاه عمومی حقوقی باشد .
دعاوی مانند تخلیه عین مستاجره ، دعاوی مالی منقول تا بیست میلیون تومان ، درخواست گواهی حصر وراثت ، تحریر ترکه و مهر و موم ترکه و دعوای اعسار در دعوایی که رسیدگی به آن در صلاحیت شوراست و . . در صلاحیت دادگاه شورای حل اختلاف است . همچنین این شورا در امر ایجاد صلح و سازش بین طرفین دعوا ، دارای صلاحیت است .
در شورای حل اختلاف رسیدگی بر عهده ی قاضی شورا و اعضای شوراست .
دعاوی خانواده با توجه به حساسیت و اهمیت بالایی که دارند ، در صلاحیت دادگاه خانواده که یک مرجع اختصاصی است مورد رسیدگی قرار می گیرد .
رسیدگی به دعاوی حقوقی ، طبق قانون ایین دادرسی مدنی صورت می گیرد مگر جایی که قانون گذار آن را استثنا کرده باشد . مانند رسیدگی به دعاوی خانواده که طبق قانون حمایت خانواده و رسیدگی به دعاوی در صلاحیت شورای حل اختلاف که مطابق قانون شورای حل اختلاف به آن رسیدگی می شود .
در دعاوی حقوقی با توجه به پیچیدگی امور و وجود قوانین گسترده و رویه قضایی حاکم بر دادگاه ها ، اصحاب دعوا برای پیروزی در این گونه پرونده ها ، باید نسبت به قوانین و رویه موجود اطلاع کافی داشته باشند و مشورت با یک وکیل متخصص و متبحر در امور حقوقی ، الزامی می نماید .
وکیل در دعوا با توجه به سوابق و تجارب خود و هم چنین تحصیلات خود ، ممکن است در هر یک از دو نوع دعاوی کیفری و حقوقی دارای تخصص بیشتر و کار آمد تر باشد .
به طور مثال وکیلی که دارای دکتری جزا و جرمشناسی باشد ، در امور کیفری بهتر و با تخصص بیشتری عمل می کند و وکیلی که دکتری حقوق خصوصی دارد ، در امور حقوقی تخصص بیشتری دارد .
فلذا اصحاب دعوا در انتخاب وکیل خود ، باید با توجه به نوع دعوای خود ، وکیلی را انتخاب کند که در آن حوزه ، دارای سابقه و علم و تخصص بیشتری باشد
وکالت در امور حقوقی:
با توجه به قانون ایین دادرسی مدنی ، در هر دعوای حقوقی ، اصحاب دعوا هر یک می توانند دارای دو وکیل باشند . و البته در حالت کلی اصحاب دعوا در امور مختلف قواعد متفاوتی دارند مثلا در بحث فوت اصحاب دعوا سرنوشت پرونده متفاوت است تا آنکه اصحاب دعوا دادخواست را استرداد کنند یا….. پس خوب است در مورد مسائل مختلف اصحاب دعوا نیز اطلاعاتی داشته باشیم تا هرچه بهتر بتوانیم از حقوق خودمان دفاع کنیم.
وکلا می توانند به طور اجتماع یا مستقل عمل کنند . در صورتی که در وکالت نامه تصریح نشده باشد ، اصل بر اجتماع فعالیت وکلا است و وکلا باید با توافق یکدگیر در خصوص پرونده عمل کنند .
در وکالت نامه اموری باید تصریح شود و در غیر این صورت وکیل در آن خصوص وکالت ندارد .
مانند وکالت در دعوای اعسار ، وکالت در استرداد دادخواست و ..
در اموری نمی توان اعطای وکالت کرد زیرا وکالت در آن امور نا مشروع است . مانند وکالت در اقرار
وکالت عقدی جایز است که هر یک از طرفین می توانند آن را یکجانبه بر هم زنند .
وکیل می تواند از امر وکالت استعفا دهد و باید این استعفا را به دادگاه اطلاع دهد و همچین موکل نیز می تواند وکیل را عزل کند .
در صورت اطلاع دادگاه از استعفا و عزل وکیل ، دادگاه وکیل را در امر دعوا دخالت نمی دهد برای مثال با استعفای وکیل دادگاه رای را به او ابلاغ نخواهد کرد.
در ادامه به بررسی برخی دعاوی حقوقی میپردازیم .
دعاوی خانواده:
وکیل طلاق در اصفهان میگوید:این دعاوی شامل دعوای طلاق ، الزام به تمکین ، الزام به تادیه نفقه ، حضانت ، فسخ نکاح ، فرزند خواندگی ، تغیر جنسیت و . . . می شود .
رسیدگی به این دعاوی در دادگاه خانواده با تقدیم دادخواست صورت می گیرد .
دعاوی تجاری:
رسیدگی به این دعاوی با توجه به قانون ایین دادرسی مدنی در دادگاه عمومی حقوقی انجام می شود .
دعاوی مانند ورشکستگی ، صدور حکم بطلان شرکت تجاری ، صدور حکم عزل مدیر شرکت تجاری و … مصداق دعاوی تجاری است .
با توجه به تخصصی بودن این دعاوی و حتی دعاوی کیفری مرتبط به دعاوی تجاری مانند ورشکستگی به تقلب و ورشکستگی به تقصیر، وکیل دعوایی تجاری باید در این امور دارای سابقه و تخصص لازم باشد .
امور حسبی ( امور غیر ترافعی ):
اموری همچون گواهی انحصار وراثت ، تحریر ترکه ، مهر و موم ترکه نصب یا عزل قیم ، صدور حکم موت فرضی ، صدور حکم حجر یا رفع حجر و . . در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی است . البته بعضی از این امور با توجه به قانون شورای حل اختلاف در صلاحیت این شورا قرار گرفته است .
در این امور اصولا اختلافی بین اصحاب وجود ندارد بلکه قانون گذار ، مراجعه به دادگاه را برای این امور پیش بینی کرده است .
دعاوی قرار دادی:
بین افراد یک جامعه مکررا قرارداد و معاملاتی انجام می شود که ممکن است منجر به بروز اختلاف بین متعاملین شود .
دعاوی مانند الزام به تنظیم سند رسمی ، فسخ یا بطلان قرارداد ، تحویل و تسلیم مال موضوع قرار داد ، الزام انجام تعهد ، مطالبه خسارت ناشی از عدم انجام تعهد و یا مطالبه خسارت تاخیر تادیه و . . .
برای تنظیم قرارداد ، مشورت با یک وکیل قابل اعتماد و حضور او در معامله ، به نسبت زیادی احتمال ورود ضرر و بروز مشکل در اینده را کاهش می دهد .
و متعاملین با مشورت گرفتن از یک وکیل ، می توانند در انجام معاملات ، با اطمینان بیشتری عمل نمایند .
دعاوی طاری:
در دعوای حقوقی ، ممکن است علاوه بر دعوای اصلی ، دعوای طاری نیز مطرح شود .
دعاوی طاری به چهار نوع تقسیم می شوند .
دعوای اضافی : دعوایی است که خواهان علیه خوانده مطرح می کند .
دعوای متقابل : دعوای خوانده علیه خواهان
دعوای ورود ثالث : ثالث علیه هر یک از خواهان یا خوانده و یا هر دو مطرح می کند .
دعوای جلب ثالث : دعوایی که هر یک از خوانده و یا خواهان علیه ثالث مطرح می کنند.
این گونه دعاوی برای این که همراه دعوای اصلی رسیدگی شوند ، باید با دعوای اصلی ، دارای ارتباط کامل و یا دارای وحدت منشاء باشند .
دو دعوا زمانی دارای ارتباط کامل هستند که رسیدگی به هر یک موثر در دیگری باشد .
در رسیدگی به دعاوی طاری ، دادگاه لزوما باید دارای صلاحیت ذاتی باشد اما وجود صلاحیت محلی الزامی نیست .
در وکالت نامه وکیل برای دفاع و طرح دعوای طاری ، باید به این اختیارات تصریح شود وگرنه وکیل در این امور حق دخالت ندارد .
حق اعتراض به رای:
به تصریح قانون گذار ، اصل بر قطعی بودن آرا مراجع قضایی است ، مگر به تصریح قانون رای قابل اعتراض باشد .
واخواهی:
در صورتی که حکمی به صورت غیابی صادر شود ، محکوم علیه غایب حق دارد ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ رای ، به حکم صادره در همان دادگاه صادر کننده حکم ، اعتراض کند . واخواهی با تسلیم دادخواست به دفتر دادگاه صالح آغاز می شود .
واخواهی تنها از احکام غیابی دادگاه امکان پذیر است و از قرار ها نمی توان واخواهی کرد .
رای غیابی در صورتی خواهد بود که خوانده در هیچ یک از جلسات دادرسی شرکت نداشته و لایحه نیز تقدیم نکرده و وکیل نیز معرفی ننماید و هم چنین دادخواست به او به صورت واقعی ابلاغ نشود.
تجدیدنظر:
در صورتی که رای دادگاه در امر غیرمالی باشد و یا خواسته دعوا بیش از ۳۰۰ هزار تومان باشد ، رای دادگاه ، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ رای قابل تجدید نظر است .
مرجع رسیدگی تجدیدنظر ، دادگاه تجدید نظر استان است .
فرجام خواهی:
در صورتی که رای صادر شده از دادگاه بدوی قطعی شده باشد ، در صورتی که خواسته دعوا بیش از ۲۰ میلیون تومان باشد و یا در صورتی که دعوا راجع به اصل نکاح ، فسخ نکاح ، طلاق ، حجر ، وقف ، نسب ، تولیت ، حبس و ثلث باشد ، رای صادره ظرف بیست روز قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است .
در صورتی که رای از دادگاه تجدیدنظر صادر شود ، ارای صادره در امر اصل نکاح ،فسخ نکاح ، نسب ،حجر و وقف و طلاق قابل فرجام خواهی است . در مورد فرجام خواهی از ارای طلاق میتوانید با وکیل طلاق در بندرعباس و وکیل طلاق در شیراز نیز مشورت لازم را داشته باشید چرا که فرجام خواهی از آرای طلاق امری تخصصی است.
فرجام خواهی با تقدیم دادخواست انجام می شود . رسیدگی فرجامی در دیوان عالی کشور صورت می گیرد .
دیوان عالی کشور در صورت نقض رای ، اقدام به صدور رای نخواهد کرد بلکه پرونده را به دادگاه صالح ارجاع خواهد داد .
فرجام تبعی:
تنها از فرجام خوانده در پاسخ به فرجام خواهی طرف دیگر دعوا پذیرفته می شود .
با از بین رفتن فرجام اصلی به هر علت ، رسیدگی به دعوای فرجام تبعی نیز ساقط می شود .
اعاده دادرسی:
از احکام قطعی دادگاه می توان با وجود جهات تصریح شده در قانون ایین دادرسی مدنی ، تقاضای
کرد .
دادخواست اعاده دادرسی به دادگاه صادر کننده حکم قطعی تسلیم می شود .
از جمله جهات اعاده دادرسی ، صدور حکم بیش از میزان خواسته ، تضاد در مفاد حکم ، اثبات جعلی بودن مستندات دادگاه در صدور حکم ، دستیابی به ادله ای که نشان دهنده ی استحقاق تقاضا کننده اعاده دادرسی است و …
مهلت اعاده دادرسی ، بیست روز از تاریخ ابلاغ حکم قطعی است .
در تمامی موارد در صورتی که فرد خارج از ایران اقامت داشته باشد ، مهلت اعتراض به رای ، دو ماه از تاریخ ابلاغ رای است .
اعتراض ثالث:
به دو نوع اصلی و طاری تقسیم می شود.
اعتراض ثالث اصلی ، زمانی است که رای صادره از دادگاه علیه شخص ثالثی باشد که جزو اصحاب دعوا نبوده است . ثالث می تواند به این رای در دادگاه صادر کننده رای اعتراض کند .
اعتراض ثالث طاری ، زمانی است که رایی در یک دعوا صادر شده و اصحاب آن دعوا رای صادره را در دعوایی دیگر علیه ثالث استفاده می کنند .
اعتراض ثالث با تقدیم دادخواست مورد رسیدگی قرار می گیرد .
وکیل در مرحله بدوی ، وکیل در مرحله تجدید نظر نخواهد بود مگر آن که در آن مرحله نیز دارای حق وکالت باشد .
در صورتی که وکیل دارای حق تجدید نظر خواهی باشد ، دادگاه رای را به او ابلاغ کرده و مهلت اعتراض به رای از تاریخ ابلاغ به وکیل آغاز می شود .
وکیل باید در انجام امر وکالت خود ، غبطه موکل خود را رعایت کرده و اگر مصلحت موکل اقتضا کند ، باید به رای صادره در صورت امکان اعتراض نماید . اگر مصلحت موکل در اعتراض به رای باشد و وکیل با علم به این موضوع ، از اعتراض امتناع کند ، موکل در صورت خسارت می تواند از وکیل مطالبه خسارت نماید .