وکیل در استهبان
وب سایت حقوقی دادیار
وکیل در شیراز و مشاور حقوقی
وکیل در استهبان و وکیل در فسا در زمنیه های مواد مخدر/کیفری/حقوقی/ملکی/تصادفات/خانواده و… فعال است.
حفظ ارمان های اصلی شغل وکالت امروزه کمی دشوار شده است و عموم افراد به جای کمک کردن به این موضوع بیشتر با رفتارهای نادرست به شغل وکالت ضربه وارد میکنند که خب این موضوع باعث میشود که پایه های این شغل سست شود و واقعا نمیشود تاثیراتی که این شغل در جامعه دارد را نادیده بگیریم چرا که هر کدام از ما حداقل برای یک بار ممکن است به یک وکیل خوب نیاز پیدا کنیم که خب برای افزایش این وکلای خوب که در اینده قرار است به ما یاری رسان باشند در ابتدا باید بستر و جامعه مناسبی برای رشد شان فراهم شود و خب این شغل خود شغلی پر از استرس های روزمره است و فشار از طرف جامعه نیز این شغل را سخت تر میکند.
در طی سال های جدید شغل وکالت از ان دسته شغل هایی است که نیاز به توجه از جانب دولت دارد چرا که نباید یک جامعه و یک دولت اجازه بدهد شغل هایی مثل وکالت که با عدالت و دستگاه قضایی کشور سر و کار دارند دچار فساد بشوند چرا اگر دستگاه قضایی یک کشور دچار فساد شد این فساد به طور یقین تمام جامعه را در بر خواهد گرفت.
امروزه بیشتر علاقه مندان به رشته حقوق سعی دارند که در ازمون کانون وکلا انتخاب شوند تا به صورت وکیل کانونی شروع به کار کنند،منتها میشود بعد از اتمام رشته حقوق به عنوان وکیل دادگستری نیز شروع به کار کرد،البته امروزه بیشتر افراد ترجیح میدهند پرونده های خود را به وکلا پایه یک ارجاع بدهند که در ادامه و در این مقاله قصد داریم در مورد تفاوت های وکلا پایه یک و پایه دو صحبت کنیم و توضیحات لازم را در این مورد خدمت شما عزیزان ارائه بدهیم.
وکیل دادگستری در استهبان
در واقع حرفه وکیل دادگستری از مظاهر برجسته حکومت قانون در جامعه و رفتار او نمودار ماهیت شکل تضمیناتی میباشد که برای حفظ حقوق افراد وجود دارد.پس نوع عملکرد او باید حتما با اصول کلی قانونی و ضوابط حرفه وکالت هماهنگی کامل را داشته باشد.وکلا در بسیاری از موارد متوجه اعمال خود به صورت کل نیستند چونکه بنظرشان اعمال شان و رفتار غیر حرفه ای شان فقط بر خودشان تاثیر میگذارد،منتها در اصل این موضوع تمام جامعه وکلا را در بر خواهد گرفت؛ چرا که برای حاصل شدن بی اعتمادی افراد نسبت به بعضی از مشاغل حساس گاهی حتی یک تعداد اندک کافی میباشد
،وکالت چون از ان شغل هایی است که همیشه با عدالت سر کار دارد و عدالت نیز همیشه یک ارمان اجتماعی است باید به ان توجه شود چرا که ما مسلمان ها الگویی مانند حضرت علی(ع)برای عدالت داریم که در طی تاریخ زبان زد تمامی افراد بوده است.
در اصل تأثیری که کنش و واکنش وکیل در موقعیت های مختلف بر ذهنیت انسانها می گذارد در تجسم بخشیدن به تصویری کلی تر از شغل وکالت در خاطر مردم، مؤثر است.پس یک وکیل خوب و کاربلد باید به گونه ای عمل کند که حرفه وکالت از احترام همگان برخوردار شود.که از هر گونه انحراف و تخلف ، نه تنها از مقررات قانونی، که ارزشهای اخلاقی و معیارهای فرهنگی جامعه هم، پرهیز کند. وکیل دادگستری باید در همه حال مصالح عمومی را مدنظر خود قرار دهد و هیچ گاه بخاطر تأمین منافع شخصی خود و موکلش، ضوابط و قوانین را زیر پا نگذارد و از حریم قانون و اخلاق پسندیده دور نشود.
چنانچه مصالح عمومی را فدای اغراض و ملاحظات شخصی خود کند، به گسترش حس بی اعتمادی و بی اعتقادی عمومی کمک نموده است،که این امر قطعا شرایط نامساعدی بوجود خواهد آورد که به پیکر کل جامعه، که او و خانواده اش را نیز شامل خواهد شد،زیان و آسیب وارد میکند.وظیفه اصلی او به عنوان یک وکیل دفاع مؤثر از منافع موکل در محدوده حقوق و اخلاق میباشد و در این راستا نباید هرگز حق راناحق و ناحق را حق جلوه دهد. هر کس ادعائی علیه دیگری دارد لابد در اندیشه خود، حق را از آن خویش می داند و حق را به طور کامل به خود میدهد، یا لااقل تجاوز به حقوق دیگری را نوعی جبران مافات و موجه می شناسد. وکیل باید استدلال و دیدگاه موكل را به دقت شناسایی و بررسی کند.
چنانچه که شخص وکیل چنین متقاعد شد که مراجع واقعا ذیحق است ، دفاع از دعوی او را بپذیرد و به جد دنبال کند و در این راه همه امکانات و وسایل قانونی را مورد استفاده قرار بدهد.منتها چنانچه به مشروع بودن ادعا اعتقاد پیدا نکرد، دعوی او را نپذیرد
و اگر قسمتی از ادعا را موجه تشخیص داد، در طرح و شناساندن همان قسمت از ادعای موکل که لابد از نظر مالی ما به ازائی دارد؛چنین کوشش کند که از دادن وعده و وعیدی که انجام آن در اختیار او نیست بپرهیزد، بخصوص در مسایلی که بخاطر طبع خود به دادگاه کشیده می شود، و با توجه به اینکه در هر قدم از راه طولانی و وقت گیر دادرسی عوامل گوناگونی دخالت دارند که از حدود کنترل حرفه ای وکیل خارج است ، نویدی، جز بکار گرفتن بهترین مساعی خویش ندهد، و تعهدی را که به انجامش قادر نمی باشد نپذیرید.بنابراین یک وکیل باید تعهدی بدهد که از عده او خارج نباشد و گاهی این امر ممکن است که حتی ذکر شدن تعهد های مختلف در قرارداد برای شخص وکیل خسارت به همراه داشته باشد،لذا نمیشود تعهدی داد و به ان عمل نکرد و به موجب قانون مجازات نشد.
در صورت نیاز به وکیل دادگستری میتوانید علاوه بر رجوع به وکلای استهبان با وکیل در نی ریز که از شهر های مجاور شماست نیز تماس حاصل فرمایید
تصوراتی که یک وکیل از خود باید در جامعه ایجاد کند:
یک شخص وکیل باید چنین بخاطر داشته باشد، تصویری که از شخصیت و نحوه عمل او در موکلین، و ازطريق آنان در ذهن دیگران بوجود می آید، به تدریج همانند کارت شناسایی ، مشخصه وجود و فعالیت او می گردد و تنها با آن تصویر ویژگیها شناخته می شود. اگر ذهنیت دیگر آن نسبت به او مثبت و احترام آمیز باشد، در کار خود موفق است، و اگر که خدای ناکرده تصویر ثبت شده در ذهن مردمان تیره و ناپسند باشد، آثار منفی ببار می آورد و تغییر آن به آسانی ممکن نیست. پس ، از این جهت هم که شده باید تنها در مسیر حق و عدالت یک وکیل عمل کند و وجدان ، آبرو و حیثیت خود را به هیچ قیمت نفروشد. وکیل باید خود را جزيي از کل نظام قضایی بداند و دادگاهها را در رسیدن به حق و حقیقت یاری بخشد.
این کار بنفع گسترش و تقویت حس عدالت و امنیت قضایی در جامعه میباشد که شخص وکیل ، بستگان و عزیزان او نیز در آن زندگی می کنند. از این نظر، قانون شناسی و عدالت خواهی وکیل علاوه بر آن که از نظر اخلاقی پسندیده است ، به لحاظ حس نفع طلبی شخصی هم امری بجا و ضروری است. نقش وکیل در اجتماع و وظایفی که برای او قایل می شویم، همانند کنش سایر افرادی که در یک جامعه کار و زندگی می کنند، تنها در ارتباط با همه ذهنیت ها و روابط متقابلی که بخصوص در میان متصدیان هر نهاد اجتماعی شکل می گیرد، متحقق می شود
و نمی تواند مستقل از ماهیت وجودی این نهادها و ارتباطها، معنی و مفهوم واقعی داشته باشد. از این نظر برای شناسایی نقش عملی وکیل دادگستری ، لزوما باید آن را لااقل در ارتباط با دو نهاد مهم و وابسته دیگر یعنی دستگاه قضایی ، و نظام تقنینی کشور مطرح ساخت. در مورد دادگاهها بدون تعارف باید چنین گفت که متأسفانه وضع و عملکرد آنها برای تأمین عدالت و سایر هدفهایی که بخاطر آن تأسیس شده اند امروزه مساعد و مناسب نیست،که خب همانطور که مشاهده نموده اید در طی تاریخ افرادی بوده اند که باعث شده اند عدالت در جامعه زیر پا گذاشته شود. بدون تردید اکثریت قضات دادگستری افرادی شريف و متعهد هستند که در شرایط سخت کاری و بدون آنکه زندگی راحت و مرفهی داشته باشند
فقط بخاطر معتقدات اخلاقی و حس وظیفه شناسی به کار حل و فصل دعاوی مردم مشغولند. باید این فعالیت و کوشش ایثارگرانه آنها را محترم داشت و از آنان بابت این امر سپاسگزاری کرد. در عین حال شاید بخاطر شتابی که در امر تجهیز دادگاهها احساس شده بود، عده ای که فاقد صلاحیت علمی و اخلاقی لازم برای تصدی این شغل بسیار حساس اجتماعی هستند به منصب قضاوت گماشته شده اند. این افراد مصیبت های بیشمار ببار آورده اند حس اعتقاد و اعتماد عمومی نسبت به دستگاه قضا را که مهمترین شرط لازم برای موفقیت جامعه در گسترش عدل و داد و فعالیتهای سازنده اجتماعی است متزلزل ساختند. به راستی چرا نظر متخصصان آگاه ، دلسوز و معتقد را پیش، در جریان و پس از وضع و اجرای قوانین تشکیلاتی و تغییر اساسی دستگاه قضا و تأسیس دادگاههای عام، مورد اعتنا و توجه کافی قرار ندهیم و سرسختانه در به کرسی نشاندن نظر خود اصرار ورزیم؟
چرا باید از انتقاد، وحشت کنیمو آن را نوعی توهین و تعرض به تمامیت شخصی خود پنداریم؟ چرا بجای حمله های کوبنده و انفعالی ، ایرادات خود را نمی پذیریم یا جواب منطقی به قضاوت مردم، که بدون تردید بسیار هوشمند و منصف هستند، نمی دهیم ؟ چرا انتقاد سازنده و دلسوزانه را که می تواند مشکلات و منشأ و علل آن را آشکار سازد و راه را برای اصلاح کمبودها هموار کند با بی اعتنایی و بی توجهی ، یا حتی خشم و غضب ، دفع می کنیم و از این طریق، علاوه بر آنکه راه های شناخت و ریشه یابی مشکلات خود را می بندیم ، به گسترش رکود فکری و احساس دلسردی و بی تفاوتی عمومی کمک می کنیم؟ چگونه علیرغم هشدارهای مکرر افراد آگاه و دلسوز که درباره دادگاههای عام کتاب و مقاله منتشر میدهند،بی تفاوت هستیم.