مهریه چیست؟
وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی مهریه چیست؟ و شرایط مهریه پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.
مفهوم مهریه
ابتدا در تعریف مهریه باید بگوییم که مهریه مقدار مالی است که مرد هنگام نکاح به زن خود پرداخت می کند یا وظیفه دارد آن را بپردازد. به بیان دیگر می توان گفت که مهریه مالی است که با وقوع نکاح بر طبق شرع و عرف و عادت از سوی مرد به همسرش پرداخت می شود و اسامی دیگری هم برای آن به کارکی رود از آن جمله صداق صداقیه کابین و قرض می باشد.پ

مهریه عند المطالبه چیست؟
در این نوع از مهریه زن به محض این که عقد نکاح شکل می گیرد صاحب مهریه می شود و این مالکیت نسبی می باشد یعنی نسبت به نیمی از مهریه ثابت شده و نسبت نیمی دیگر از مهریه متزلزل می باشد.
مهریه در لغت
لغت مهریه برگرفته از کلمه موهار می باشد و مفهوم آن قیمت و بهای زن می باشد. و در واقع کلمه مزبور از عبری به عربی رسیده و به لغت مهر تغییر داده است. بنابر این لغاتی نظیر صداق صدقه نافجه کابین دست پیمان همه و همه به معنای مهریه می باشد. پس می توان گفت نکاح که صورت گرفت همه مهر از آن زن می باشد و مثل هر مالک زن هم قادر است هر نوع دخل و تصرفی که می خواهد در ملک خود بکند. این مالکیت موصوف زن بر مهریه با زناشویی وی در ارتباط نمی باشد کافی است زن بگوید قبلت در این حالت مالک مهریه شده و می تواند مهرش را در یافت نماید.
اما نکته ای که در این جا قابل توجه است این که در دو مورد این مالکیت بر نصف مهریه انحلال می یابد. اولا اگر پیش از رابطه زناشویی و نزدیکی طلاقی صورت بگیرد که در این حالت اگر بعد از ازدواج مرد کل مهریه را به زن بدهد باید حتما نیمی از آن را پس بگیرد دوم اگر زن نکاح را فسخ کند و این فسخ به علت ناتوانی جنسی مرد باشد باز هم در این شرایط زن نسبت به نصف مهریه فقط مالک خواهد بود.
در ماده1101 قانون مدنی هم به این مطلب اشاره شده است که اگر عقد ازدواج پیش از نزدیکی و زناشوی به دلیلی منفسخ گردد زن نمی تواند حقی بر مهریه داشته باشد جز در حالتی که علت فسخ ناتوانی مرد باشد و بدین ترتیب نصف مهریه از آن زن خواهد شد.
شروط تعیین مهریه
1- مهریه باید مال باشد مال قابلیت توقیف و وصول را دارد اما اعضای بدن مال تلقی نمی شود بنابر این چنان چه اعضای بدن مهریه باشد مهریه باطل خواهد بود. هر مهریه ای که مال نباشد باطل خواهد بود.
2- صداق یا مهریه باید چیزی قابل انتقال یا به بیان دیگر مال منقول باشد و از این حیث باید قابلیت تملک را میان افراد داشته باشد.
در ماده 1078 قان مدنی هم به این نکته اشاره شده است که هر آن چه قابل تملک باشد و مالیت داشته باشد می تواند صداق شود. در ماده 1079 قانون مدنی می خوانیم مهریه باید کاملا مشخص و معلوم باشد طوری که بین دو طرف باعث جهل نشود خیلی هم به علم تفصیلی نیاز نیست همان علم اجمالی کفایت می کند. در ماده 1080 قانون مدنی هم چنین آمده است که این که مقدار مهریه چقدر باشد با توافق و رضایت دو طرف مشخص می شود.
بنابر این مقدار مهریه و اندازه آن توافقی تعیین می شود اما اصل تعین مهریه بر اساس قانون می باشد. و این ا هم باید گفت که برای مهریه نه در قانون و نه در جای دیگر حداقل و حداکثری تعیین نشده است بنابر این اصل بر این است که باید صداقی مشخص شود و مقدار آن باید به اندازه ای باشد که بتوان عنوان مال رابر آن اطلاق نمود. اگر دز یک عقد ازدواج مهریه تعیین نشود به عقد نکاح لطمه ای وارد نمی شود اما این را باید در نظر داشت که در عقد موقت حتما باید صداقی تعیین شود و اگر این طور نباشد عقد موقت باطل خواهد بود.

مهر المسمی (عند المطالبه یا عند الاستطاعه)
در مورد مهر المسمی همان طور که در قانون هم می خوانیم دو حالت پیش می آید یا عندالمطالبه می باشد یا عند الاستطاعه. اگر مهریه عندالاستطاعه باشد بدین مفهوم است که بر ضمه ی مرد قرار می گیرد. اما این شرط را می نهد که هر گاه استطاعت مالی داشت مهریه را پرداخت می نماید. اما اگر این شرط را قید نکرد مهریه عندالمطالبه خواهد بود و جزو دیون حال قرار می گیرد. وقتی می گوییم مهریه عندالمطالبه می باشد یعنی به محض این که زن تقاضای مهریه نمود باید از سوی مرد پرداخت شود حال در شرایطی که مهریه عند الاستطاعه باشد زن باید توانای مرد در پرداخت را اثبات کند
انواع مهریه
1- مهرالمسمی
2- مهرالمثل
3-مهرالمتعه
وقتی می گوییم مهرالمسمی منظور صداقی است که در حین عقد ازدواج درج شده و به همین علت به آن مهرالمسمی می گویند. گاهی ممکن است شخص وکالت می دهد که مهریه را شخص دیگری تعیین نماید. مثلا زن یا مرد تعیین کنند که مهریه را پدر یکی از آن دو مشخص نماید در این حالت باز هم باید بگوییم مهرالمسمی. زیرا اراده وکیل با اراده موکل برابر است.
مفوض المهر
اگر زنی اختیار تعیین مهریه اش را به ثالث بسپارد آن را مفوض المهر می نامند. در ماده 1089 قانون مدنی پیرو این مطلب می خوانیم که این امکان وجود دارد که تعیین مهریه به ثالث سپرده شود. بدین ترتیب شخص ثالث می تواند صداق را به هر اندازه که مایل است تعیین کند.
مهر المسکوت
در ماده 1099 قانون مدنی هم می خوانیم که اگر زن به نکاحی که فاسد است یا انجام نزدیکی آگاه نباشد مهر المثل به او تعلق می گیرد. مفهوم مهر مسکوت چیست؟ مهر مسکوت به معنی عقد ازدواجی می باشد که در آن صداق نیست در ازدواج دائم اگر مهریه تعیین نشود عقد بلااشکال خواهد بود. پس در عقد دائم مهریه شرط صحت عقد ازدواج دائم نخواهد بود. حتی در این عقد مهریه می تواند یک صداق باطل باشد اما باز هم مبطل عقد دائم نخواهد بود وعقد ازدواج صحیح است.
مفوضه البضع
در شرایطی که صحبتی از مهریه نشود این باعث نخواهد شد که زن از مهریه محروم شود چنین زنی که درمورد صداق او سخنی به میان نیامده است به او مفوضه البضع می گویند. اما نکته مهم عقد موقت می باشد که حتما باید در آن صداق تعیین شود و این یکی از شروط صحت عقد موقت ازدواج می باشد. در ماده 1095قانون مدنی هم گفته شده در نکاحی که موقت است نبود مهریه باعث ابطال عقد می شود.
انواع مهر المسمی
پیش تر هم اشاره کردیم که مهر المسمی می تواند هم عندالمطالبه باشد هم عندالاستطاعه.
وقتی مهریه بر گردن مرد قرار می گیرد آن را مهر عند الاستطاعه گویند و این شرط از سوی مرد مقرر می شود که هرگاه توانایی پرداخت داشت صداق را پرداخت نماید حال در صورتی که این شرط تعیین نشود مهریه به دین حال تبدیل می شود. در مفهوم عندالمطالبه هم باید بگوییم وقتی در یک نکاح مهر عندالمطالبه می باشد یعنی به محض وقوع عقد باید به زن پرداخت شود اما اگر عندالاستطاعه باشد زن باید این توانایی مالی در مرد را ثابت نماید تا این امکان را برای دریافت آن داشته باشد.

مهر المثل
با توجه به این مبحث متوجه شدیم مهریه چیست و چگونگی دریافت آن در شرایط متفاوت به چه نحوی می باشد. حال به موضوع مهر المثل می پردازیم که یکی دیگر از انواع مهریه می باشد. مهرالمثل عموما زمانی تعیین می شود که در عقد نکاح چیزی تحتعنوان مهریه تعیین نشده باشد.البته این موضوع به هر دلیل و عنوانی می تواند این اتفاق بیفتد. ممکن است بین زن و شوهر توافق و تراضی به این امر نشده باشد یا آن چه تحت عنوان مهریه معرفی شده باشد قانونی و مشروع نباشد یا در عقد نکاح شرط عدم تعیین شده باشد.
به منظور مشخص نمودن مهر المثل زن باید دادخواستی با عنوان مهرالمثل تهیه نموده و در دادگاه اقامه نماید تا کارشناس دادگاه به بررسی شرایط خانوادگی، شخصی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی زن پرداخته و آن را با بقیه زنانی که در موقعیت او قرار دارند مقایسه نموده و در نتیجه میزان مهرالمثل را مشخص کند. در این حالت تراضی مرد در تعیین مهریه اثری ندارد و صرف مقایسه جایگاه زن با آشنایانی که موقعیتی مشابه دارند مهرالمثل تعیین می شود.
مهر المتعه
– مهرالمتعه پیش از نزدیکی و در صورت عدم تعیین مهریه محقق می شود. یعنی حتی اگر عقد نکاح صورت پذیرد اما نزدیکی انجام نشود و بر سر مهریه بین زن و شوهر هم بعد از نکاح توافق نگردد، مهرالمتعه به زن تعلق می گیرد که باید توجه داشت با در نظر گرفتن وضعیت مالی مرد تعیین می شود.
– اما مهرالمثل زمانی تعیین میشود که در عقد نکاح اندازهای برای مهریه تعیین نشده باشد ایا شرط عدم تعیین مهریه شده باشد اما نزدیکی صورت گرفته باشد.
معیوب یا تلف شدن مهریه:
بر اساس ماده ۱۰۸۴ قانون مدنی می خوانیم که اگر مهریه عین معینی باشد اما بعدا محرز شود که پیش از عقد نکاح عیب داشته است، یا بعد از عقد نکاح و پیش از این که به زن تسلیم شود دچار عیب یا تلف شده است مرد ضامن این عیب و تلف می باشد. اما نکته حائز اهمیت این است که از این ماده سه فرض برداشت می شود:
– فرض اول معیوب بودن مهریه در هنگام عقد نکاح می باشد.
– فرض دوم معیوب بودن مهریه بعد از عقد نکاح و پیش از تسلیم آن به زن می باشد.
– فرض سوم اتلاف مهریه بعد از عقد نکاح و پیش از تسلیم آن به زن می باشد.

-در فرض اول اگر مهریه در حین عقد نکاح معیوب باشد برای زن حق فسخ ایجاد می شود و زن قادر است مبلغ یا مانند آن را دریافت کند یا خود مال معیوب را به علاوه ارش مطالبه نمایند.
– در فرض دوم بین فقها اختلاف عقیده است: عدهای بر این باورند که وقتی مهریه پس از نکاح و پیش از تسلیم به زن معیوب شود، به معنی معیوب بودن مهریه در زمان عقد نکاح است. از این حیث مانند فرض اول نسبت به آن اقدام می شود. اما عده ای دیگر از فقها عقیده دارند بر اساس قاعده ضمان، شوهر نسبت به عیبی که در مهریه پیش از تسلیم آن به زن پیش آمده است ضامن است و زن تنها می تواند مطالبه ارش نماید.
– در فرض سوم اتلاف مهریه مطرح می باشد یعنی این مالی که در عقد نکاح به عنوان مهریه قرار داده شده است، از بین رفته. در حالی که در دو فرض قبل مال وجود داشت، فقط عیب پیدا کرده است. بنابراین وقتی مال از بین رفته است، اصل مال یا ارزش بهای آن بر عهده شوهر می باشد. در اصطلاح به این مسئولیت شوهر ضمان ید می گویند.