طلاق بائن چیست
وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی طلاق بائن چیست؟ و شرایط طلاق بائن پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.
مفهوم طلاق بائن
بائن در لغت به مفهوم جدا شده می باشد. بر اساس ماده ۱۱۴۴ قانون مدنی طلاق بائن طلاقی است که در دوره عده یعنی مدتی که زن پس از طلاق یا فوت همسرش باید الزاماً از ازدواج بپرهیزد، برای مرد حق رجوع وجود ندارد. به بیان دیگر وقتی مردی درخواست طلاق کند و حکم دادگاه هم صادر گردد و زن یائسه باشد، طلاق بائن خواهد بود و زمانی که زن باکره باشد طلاق بائن است و همچنین زن و مرد سه بار از هم طلاق بگیرند و باز باهم ازدواج کنند یا در زمان عده طلاق رجوع کنند برای دفعه سوم طلاقشان بائن خواهد شد.

آثار طلاق بائن
وقتی طلاق بائن شکل بگیرد روابط زوجیت از بین میرود. به بیان دیگر سبب جدایی کامل زن و شوهر از هم خواهد شد. اما آثاری را هم به وجود میآورد. از جمله:
– انحلال عقد نکاح. زیرا عقد ازدواج از زمان وقوع طلاق بائن از بین خواهد رفت. پس با توجه به این که زن و شوهر دیگر همسر هم نخواهند بود ، بر اساس آن زن و مرد نسبت به هم نامحرم تلقی می شوند و از بند زناشویی آزاد می گردند. در شرایطی که بخواهند مجدداً با هم ازدواج کنند، باید صیغه عقد طبیعی ازدواج جاری شود.
– ازدواج دوباره زن و شوهر. یکی دیگر از آثار طلاق بائن محسوب میشود. بدین مفهوم که مرد قادر است بلافاصله دوباره ازدواج نماید. بی آن که از دادگاه اجازه بگیرد و زن هم چنان چه از دسته زنانی باشد که خود وکالت در طلاق داشته باشد قادر است بعد از طلاق بائن دوباره و فوری ازدواج کند. در غیر این صورت تا سپری شدن دوره عده باید صبر نماید.
– منتفی شدن حقوق زن و شوهر بعد از طلاق بائن. یعنی پس از آن که زن و شوهر به واسطه طلاق بائن از هم جدا گردیدند هیچ حقوق و تکلیفی که بر عهده آن ها قرار داشته است رسمی نخواهد بود و همه آن ها از بین میرود. مثلاً زن دیگر اجباری به تمکین نمودن از شوهر خود ندارد و محل اقامت زن از مرد جدا می شود. مرد هم تکلیفی به پرداخت نفقه نخواهد داشت و در هنگام فوت هر یک از هم ارث نمی برند.
اگر میخواهید بدانید که تحت چه شرایطی حذف نام هسر از شناسنامه امکان پذیر میباشد یا آیا نوع طلاق در این روند تاثیر دارد میتوانید مقاله مربوطه را مطالعه نمایید.

عده در طلاق بائن
به روزهایی که بعد از طلاق در آن مرد و زن حق رجوع ندارند و نخواهد داشت عده گفته می شود. پس حتی زن راجع به مهریه ای که بخشیده است قادر نیست رجوع کند. عده وفات چهار ماه و ده روز و عده صیغه دو ماه می باشد. اما در طلاق بائن یائسه و طلاق بائن دوشیزه عده جاری نمی باشد.
حق رجوع در طلاق بائن
با در نظر گرفتن نوع طلاق حق رجوع در طلاق بائن فرق می کند. در شرایطی که طلاق خلع و مباراتی باشد مرد هرگز امکان رجوع ندارد. جز در یک مورد و آن این که زن تمایل داشته باشد، مالی را که به مرد پرداخت نموده تا از او طلاق بگیرد، مسترد کند. اصطلاحاً به آن مال را مسترد نماید. در این حالت برای مرد حق رجوع جاری خواهد بود.
انواع طلاق باین
طلاقی که پیش از نزدیکی و رابطه ی زوجیت انجام شود، مثل طلاق باکره یا طلاق زن یائسه یعنی زنی که بیش از ۵۰ سال سن دارد و دیگر عادت ماهانه نمیبیند و باردار نخواهد شد و طلاق خلع و مبارات که بر اثر آن مرد حق رجوع به زن را نخواهد داشت و زن به سبب نفرت و کراهت از شوهرش جدا میشود و در ازای آن مالی را به شوهر پرداخت میکند و طلاق مبارات که در واقع زن و شوهر که کراهت و نفرت متقابل از یکدیگر دارند و طلاقی که بعد از سه بار نکاح مجدد انجام شود.
حال ممکن است این نکاح بر اثر رجوع یا نکاح و عقد ازدواج جدید حاصل شود. یعنی در حالتی که زن و مرد سه بار از هم طلاق می گیرند و دوباره باهم ازدواج کنند یا در هنگام عده به هم بر گردند و برای دفعه سوم طلاق آن ها طلاق بائن خواهد بود.
صیغه طلاق باین
طلاق از دسته ایقاعات می باشد. یعنی به منظور طلاق بائن مرد قادر است به طور ه یک طرفه آن را اعمال کند و توافق زن را لازم ندارد. به شکلی که مرد قادر است تشریفات طلاق را رعایت نموده و یک طرفه زن را طلاق دهد. در زمان طلاق باید به شکل کامل صیغه طلاق به زبان عربی خوانده شود و دو مرد عاقل و بالغ آن را بشنوند و نیز مردی که زن را طلاق می دهد باید در واقع دارای اختیار باشد.
طلاقی که از روی اجبار و اکراه صورت می گیرد باطل خواهد شد. طلاق دهنده باید قصد داشته باشد. ضمن آن که زن در هنگام طلاق نباید در عادت ماهانه قرار داشته باشد و هنگامی که صیغه طلاق جاری می شود. همه شرایط باید از طرف مرد مورد رعایت قرار بگیرد.
طلاق بائن خلع
خلع به معنای بخشش می باشد و وقتی زن مبلغی مال یا قسمتی از مهریه اش را به سبب نفرت از شوهر بخشش کند، در این صورت طلاق خلع انجام می شود. پس وقتی زن درخواست طلاق را ارائه میکند به منظور آن که قادر باشد طلاق بگیرد، مالی را در مقابل آن به مرد می بخشد که در این حالت طلاق خلعی خواهد بود. که اشاره کردیم از دسته طلاقهای بائن می باشد.

عده در طلاق بائن
در طلاق بائن عده برقرار است. فقط در مورد زن یائسه و باکره عده وجود ندارد و طلاق بائن نوعی طلاق است که بعد از جدایی مرد از زن مرد حق رجوع نخواهد شد. یعنی مرد در ایام عده نمیتواند به زن برگردد و مقصود از حق بازگشت آن است که مرد بدون آن که دوباره خطبه عقد را جاری کند چنان چه تمایل داشته باشد به زن برگردد میسر نخواهد بود او را به عقد نکاح دراورد.
بنابراین بعد از آن که طلاق باین جاری می شود رابطه زوجیت از بین میرود و زن و شوهر نسبت به هم نامحرم خواهند شد و بقیه حقوق آن ها هم با این افتراق از بین می رود. پس حق رجوع برای مرد منحل می شود. نکته قابل توجه این که چنان چه پیش از نزدیکی مرد زنش را طلاق دهد، طلاق بائن هست اما زن نیازی به نگه داشتن ایام عده نخواهد داشت.
طلاق بائن مبارات
بر اساس ماده ۱۳۴۷ قانون مدنی در شکلی از طلاق کراهت از طرف زن و شوهر به وجود می آید. بدین شکل که هم مرد و هم زن از یکدیگر بیزار ی شوند. به اندازه ای که ادامه زندگی برای آن ها میسر نیست. در طلاق بارات زن بخشی از مهریه خود را بخشش می کند که قادر باشد طلاق بگیرد. اما این اندازه از بخشش نباید بیش از مهریه باشد. به این علت که مرد هم از زن متنفر است و خواستار پایان رابطه زوجیت می باشد.
رجوع از بذل
پیش تر گفتیم که طلاق خلع یکی از انواع طلاق بائن می باشد و بعد از آن که احراز شد مرد قادر نیست در دوره عده به زن خود برگردد. اما زن می تواند به فدیه پرداختی به مرد در زمان عده مراجعه کرده و آن را مسترد کند حتی اگر مرد راضی نباشد. در این شرایط مرد قادر است به زن برگردد. نکته قابل توجه این است که اذن رجوع زن منوط به امکان درستی رجوع مرد می باشد یا نه بحثی است که مورد اختلاف می باشد.
یک عده معتقدند که در شرایطی که مرد امکان برگشتن به زن را نداشته باشد درست مثل این است که زن عده ندارد یا سه طلاقه بوده و رجوع زن هم درست نیست. در این موضوع که درستی بازگشت زن منوط به اطلاع مرد از آن می باشد یا نه اختلاف عقیده وجود دارد.
با توجه به این که رجوع به بذل یک امر حقوقی یک طرفه محسوب می شود که فقط با ارده و قصد زن انجام می گیرد اما با آن که یک طرفه می باشد اما باید شرایطی داشته باشد. اولا زن فقط در دوره عده این امکان را دارد که به فدیه رجوع نماید. ثانیا مرد بای در دوره عده از بازگشت زن به بذل مطلع باشد تا این امکان را داشته باشد که حق خود را متقابلا اعمال نماید.

بنابر این اگر مرد از این مطلب آگاه نباشد یعنی رجوع زن به بذل، این رجوع زن باطل است. پس رجوع باید طوری باشد که مرد هم قادر به رجوع به ازدواج باشد. این را هم باید در نظر داشت که وقتی زوجه به بذل رجوع می کند باعث سقوط بائن بودن طلاق خواهد شد بنابر این طلاق رجعی شده و شوهر در دوره عده قادر است به زن برگردد.
پس در طلاقی که خلع است اگر زن به بذل برگردد طلاق از بائن به رجعی تبدیل می شود و مرد می تواند به زن برگردد حتی اگر زن راضی به این موضوع نباشد و در حالتی که خشنود به رجوع باشد مرد این امکان را دارد که رجوع نماید حتی اگر زوجه نسبت به بذل رجوع نکرده باشد.
در این مطلب می توان به این نتیجه رسید که در حقیقت زن بذل را به مرد بخشیده است چون رضایت داده که مرد بدون استرداد بذل به او برگردد. با رجوع مرد همان ازدواج پیشین زنده می شود و همان مهریه قبلی به عنوان صداق نکاح جاری می شود. نکته مهم این که مهریه جدید مشروط به عقد جدید بعد از پایان مدت عده قرار می گیرد.