بیع چیست؟

وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی تفاوت حضانت و قیمومت چیست؟ و شرایط و تفاوت حضانت و قیمومت پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

مقدمه عقد بیع

عقد بیع یا خرید و فروش، عقدی می باشد که بر اساس آن یکی از دو طرف معامله یعنی مشتری با اعطای مبلغی یعنی ثمن کالایی را که عنوان مبیع دارد از شخص مقابل یعنی بایع خریداری نموده است. این موارد ذکر شده ارکان عقد بیع تلقی می شوند. بیع  یک اصطلاحی است که ریشه در فقه دارد و به مفهوم خرید و فروش می باشد. عقد بیع در قانون مدنی به این شکل مورد بحث قرار گرفته است.  ”  تملیک عین به عوض معلوم” در این تعریف مشخص می‌شود که عقد بیع مبادله ی عوض است.

در این تعریف معلوم می‌شود که هنگامی که دو شخص با هم عقد بیع را منعقد می نمایند یکی از دو طرف تعهد می‌کند مالی را به دیگری انتقال دهد و در برابر آن، دیگری پول را پرداخت می کند. مثلاً فروشنده اتومبیلش را در مقابل مبلغ مشخصی به خریدار انتقال می دهد.

ارکان عقد بیع

-ایجاب و قبول

نخستین رکن ایجاد کننده عقد بیع ایجاب و قبول می باشد. ایجاب و قبول در عقد بیع به مفهوم موافقت فروشنده و خریدار راجع به عقد خرید و فروش است. ایجاب نخستین مرحله از انعقاد یک عقد بیع می باشد. ایجاب در واقع پیشنهاد فروش از سوی فروشنده است.

مانند آن که  شخصی خانه خود را در املاک برای فروش می‌گذارد. این عمل فروشنده یا بایع به مفهوم آن است که قصد فروش ملک خود را دارد.  بعد از این مرحله خریدار با قبول پیشنهاد فروش از سوی بایع مرحله قبول را به وجود می‌آورد. بنابراین ایجاب به مفهوم پیشنهاد فروش از سوی بایع و قبول به مفهوم پذیرفتن پیشنهاد فروش بایع است.

-خریدار و فروشنده در عقد بیع

عقد بیع مثل هر عقدی دیگری باید دارای شرایط صحت معامله باشد. از جمله ارکان آن اهلیت طرفین معامله است . بنابراین دو طرف عقد بیع رکن اساسی آن تلقی می شوند.

فروشنده و خریدار دو رکن اصلی عقد بیع محسوب می شوند که به آن ها متعاملین یعنی دو طرف عقد بیع یا منعقد کنندگان قرارداد هم گفته می شود.  اصطلاحا در حقوق به فروشنده، بایع و به خریدار، مشتری اطلاق می شود. بایع و مشتری باید دارای اهلیت انعقاد قرارداد باشند. یعنی بالغ و عاقل و رشید باشند و نیز دو طرف عقد بیع  باید قصد و رضای کامل را داشته باشند.

-مال فروخته شده در عقد بیع

رکن سوم ایجاد کننده عقد  ‏بیع موجودیت مالی برای فروش است. در اصطلاح حقوقی به این مال مبیع اطلاق می‌شود. مبیع چیزی است که فروشنده به خریدار می فروشد یا خریدار ان را از فروشنده می‌خرد. مبیع باید شرایط مال مورد معامله را داشته باشد. از جمله شرایط مبیع قابلیت خرید و فروش و انتقال داشتن و قابلیت تسلیم داشتن و مالیت داشتن می باشد و مواردی از این دست. که تا این شرایط را نداشته باشد نمی توان آن را مورد خرید و فروش قرار داد.

-ثمن در عقد بیع

رکن دیگر عقد بیع ثمن معامله می‌باشد. ثمن در واقع ارزشی است که در هنگام معامله و عقد بیع تعیین می‌گردد و خریدار ان را در برابر مبیع به فروشنده پرداخت کند. بنابراین ثمن را باید مشتری به فروشنده بدهد و مبلغی را باید فروشنده به بایع ارائه کند.

ویژگی های مبیع

برای این که یک عقد بیع به شکل صحیح انجام شود، مبیع باید دارای خصوصیاتی باشد که در زیر به آن پرداخته می‌شود:

– مبیع معامله باید در هنگام عقد وجود داشته باشد. مبیع در حین عقد  باید عین معین یا در حکم عین معین باشد  و موجودیت داشته باشد. خرید و فروش مال مشخصی که در عالم واقع وجود ندارد، باطل خواهد بود. مثلاً اگر یک برنج فروش مقداری از برنج های خود را بفروشد بیع در حالتی صحیح است که این مقدار برنج در مغازه برنج فروشی وجود داشته باشد. بنابراین اگر برنج موجودیت نداشته باشد به سبب آن که موضوع عقد وجود ندارد بیع باطل است.

– مبیع باید دارای مالیت باشد. در عقد بیع درست است که موضوع آن باید مالیت داشته باشد اما همین که بین دو طرف عقد موضوع آن مالیت داشته باشد کفایت می‌کند و نیازی نیست که بین همه مردم مالیت آن ملموس باشد. درست مانند فروش وسایل به یادگار مانده خانوادگی یا وسایلی که برای اشخاص دیگر دارای ارزش نیست اما برای شخص فروشنده پر ارزش است. پس مالیت داشتن مبیع یک مفهوم نسبی است. یعنی امکان دارد مالی برای یک فرد دارای ارزش باشد اما برای دیگری ارزشی نداشته باشد.

-مبیع باید قابلیت خرید و فروش داشته باشد. با توجه به ماده ۱۴۸ قانون مدنی عقد بیع در مورد چیزی که خرید و فروش آن از نظر قانونی ممنوع است، باطل خواهد بود.

علل بطلان بیع

-وقتی عقد بیع باطل است که مال مورد معامله جزو دسته اموال عمومی باشد. مثل خیابان ها، کوه ها، باغ های ملی و غیره.

-برخی اوقات عقد بیع  باطل است چون اراده مالک گاهی اوقات این امکان را دارد که مال خود را غیر قابل فروش کند. مثلاً مالک مالی را وقف می کند. وقتی مال را وقف کرد بیع آن درست نیست.

-برخی اوقات منافع  و مصلحت عمومی هم سبب می‌شود که دول، بیع بخشی از اموال را ممنوع بدانند. مثل اشیای عتیقه و مواد مخدر و خرید و فروش اسلحه.جهت کسب اطلاعات بیشتر پیشنهاد میشود که مقاله ایی تحت عنوان وکیل مواد مخدر در شیراز را از طریق سایت دادیار مطالعه نمایید و به حل مشکلات خود بپردازید.

-مبیع باید مشخص و معین باشد و خریدار و فروشنده آگاه باشند که چه چیزی را دریافت می کنند و در ازای آن چیزی را پرداخت می نمایند. مقصود از مبیع معین آن است که نباید نسبت به آن شک و تردید وجود داشته باشد. پس خریدار و فروشنده باید مبیع را درک کنند و نسبت به آن آگاه باشند و محتمل نباشد. معامله ای که بین خریدار و فروشنده صورت بگیرد که بر اساس آن مبیع مورد تردید باشد یا محتمل باشد باطل خواهد بود.

-در عقد بیع مبیع  باید قابل تسلیم کردن از سوی بایع به مشتری باشد. باید از جمله اموالی باشد که فروشنده بتواند آن را تسلیم کند وگرنه عقد باطل خواهد بود. یعنی بایع باید بتواند آن را در اختیار خریدار قرار دهد.

آثار عقد بیع

-بر اساس ماده ۳۶۲ قانون مدنی مقرر شده است؛ که وقتی یک عقد به شکل درستی صورت می پذیرد دارای آثاری می باشد. از جمله آن که وقتی عقد بیع واقع شد مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن خواهد شد. وقتی مشتری مالک مبیع می شود در واقع مالک منافع آن هم می شود. وقتی فروشنده مالک ثمن گردد، هر شکل دخل و  تصرفی می تواند در مال خود انجام دهد. حتی آن را با یک عقد دیگر به شخص دیگری انتقال دهد.

-اثر دیگری از عقد بیع آن است که الزاماتی برای هر یک از دو طرف در تضمین کالای مورد معامله به وجود می آید. به بیان دیگر عقد بیع، بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن می نماید و در شرایطی که بعد از دریافت مبیع و اخذ ثمن معلوم شود که مبیع متعلق به شخص دیگری بوده است مشتری این حق را خواهد داشت که برای دریافت ثمن به بایع مراجعه کند و اگر از فساد بیع آگاه نباشد بایع باید نسبت به خسارت هایی که به مشتری وارد می شود، جبران کند و ضامن شود.

-از جمله آثار دیگر عقد بیع آن است که بایع متعهد به تسلیم مبیع می شود. پس تعهد بایع بر تحویل مبیع با توجه به شروط مورد توافق دو طرف در قرارداد از آثار عقد بیع خواهد بود.

– عقد بیع مشتری را به پرداخت ثمن نیز متعهد می نماید و این یکی دیگر از آثار عقد بیع است.

اوصاف عقد بیع

-عقد بیع از جمله عقد های تملیکی می باشد. بدین مفهوم که عقد تملیکی از عقودی است که به محض ایجاب و قبول مالکیت به شخص مقابل انتقال می یابد و این انتقال مالکیت مشروط به احراز شرطی نیست. در عقد بیع هم همین که عقد واقع شد، خریدار و فروشنده در مورد معامله دو کالا و شرایط آن با هم به توافق رسیدند، مبیع و ثمن مبادله شده و مالکیت مبیع  به خریدار و ثمن به فروشنده منتقل می‌شود.

-عقد بیع از عقود معوض است.

منظور آن است که در عقد معوض مالی با مال دیگر مبادله می‌شود. پس عقد بیع از عقود رایگان نیست که در آن یکی مالی را به دیگری بدون دریافت وجه انتقال دهد. از همین جا می‌توان به این نتیجه رسید که در شرایطی که الزام یکی از طرفین به تحویل یکی از عوضین به هر سبب باطل شودف تعهد طرف دیگر هم لغو خواهد شد.

-عقد بیع یک عقد لازم است.

منظور از عقد لازم آن است که هیچ یک از دو طرف معامله حق بر هم زدن آن را ندارند جز در جایی که قانون این اجازه را به دو طرف دو طرف داشته باشند که عقد را  اقاله کنند. مثلاً تا وقتی که دو طرف در جلسه عقد حضور دارند قادرند   عقد بیعی که کاملاً درست و قانونی صورت گرفته است را بر هم زنند در صورتی که دلیل مشخصی داشته باشد.

-عقد بیع یک عقد رضایی می باشد. عقد رضایی عقدی است که انعقاد آن نیازمند تشریفاتی نیست.  در عقد بیع به محض این که ایجاب و قبول از سوی دو طرف بیان شد، عقد صورت گرفته و فروشنده مالک ثمن و خریدار مالک مبیع خواهد شد. اما برخی اوقات اظهار ایجاب و قبول برای ایجاد عقد صرفا کفایت نمی کند و نیازمند تشریفات خاص است. مثل بیع طلا و نقره که قبض موضوع عقد، شرط صحت عقد تلقی می شود. همچنین در فروش اموال دولتی و برگزاری مزایده شرط است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *