عقد صلح چیست؟

وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی عقد صلح چیست؟ و شرایط عقد صلح پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

ویدیو عقد صلح چیست؟

مفهوم عقد صلح

در حقیقت صلح به مفهوم آشتی و دوستی و توافق و سازش می باشد. اما در حوزه حقوقی یعنی تراضی بر موضوعی. خواه که تملیک عین باشد یا منفعت آن یا سقوط دین یا حق و یا غیر از این باشد. در حقیقت به بیان حقوقی دامنه قرارداد صلح بسیار وسیع می باشد.

به شکلی که قانونگذار در ماده ۷۵۸ قانون مدنی مقرر داشته است که صلح در مقام معاملات هرچند نتیجه معامله را که به جای آن واقع شده است می دهد. لیکن شرایط و احکام خاص آن معامله را ندارد.  در عبارت پایانی نگارش قانون گذار، به این ترتیب است که با صلح نه فقط امکان دارد که به هدف درج شده در هر یک از قراردادهای معین دست یافت، بلکه قراردادهای آزادی که موضوع ماده در قانون مدنی می باشد را نیز در بر می‌گیرد.

شرایط عقد صلح

– صلح چه به صورت معامله مستقل صورت بگیرد یا در موقع درگیری و اختلاف باشد، باید مثل سایر عقود شرایط اساسی صحت معاملات که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی درج شده است را دارا باشد. پس عقد صلح به قصد انشا به وقوع می پیوندد. منوط بر آن که مقرون به چیزی باشد که دلالت بر قصد کند. با توجه به ماده ۷۶۳ قانون مدنی مقرر شده است که صلحی که با اکراه انجام شود، نافذ نخواهد بود. بنابراین اگر در طرف مصالحه یا در مورد صلح اشتباهی صورت بگیرد صلح باطل خواهد بود.

-با توجه به ماده ۷۶۰ قانون مدنی مقرر شده است که عقد صلح قراردادی لازم است. حتی اگردر مقام عقود جایز قرار بگیرد، بر هم نمی‌خورد. جز در موارد فسخ به خیار یا اقاله.  بر فرض مثال اگر منفعت ملکی به شخصی واگذار شود در صورتی که با عقد عاریه اعطا شده باشد و جایز باشد و هر یک از طرفین این امکان را داشته باشند که عقد را بر هم بزنند. اما در قالب عقد صلح ، قرارداد لازم می شود و هیچ کس از متعاملین قادر نیستند آن را فسخ کنند. جز در مواردی که خیار فسخ در عقد جاری باشد یا اقاله برقرار شود. صلحی که در شکل تنازع یا پیشگیری از اختلاف احتمالی اتفاق می‌افتد نیز صلح بدوی و قراردادی لازم است.

-عقد صلح امکان دارد عقد معوض یا غیر معوض باشد. بر طبق ماده ۷۵۷، صلح بلاعوض نیز جزء عقود جایز محسوب می شود.

-منظور از صلح محاباتی صلح معوض می باشد که عوض در آن بسیار کم است. مثلاً شخصی مال خودش را در برابر یک شاخه گل به شخص دیگر صلح می نماید.

-موضوع قرارداد صلح باید معین باشد. چون مشخص بودن از شرایط اساسی و درستی معاملات می باشد.

 انواع صلح

صلح بر دعوا و  صلح مستقل

قرارداد صلح می تواند راجع به برطرف نمودن درگیری و اختلاف به وجود بیاید. مثل این که تنازعی ایجاد شده یا دعوایی اقامه شده باشد و دو طرف آن را با صلح پایان بخشد. مثلا شخصی بعد از اقامه دعوای مالکیت راجع به زمین بر دیگری، دعوا را با صلح خاتمه می دهد و مبلغی به عنوان مال الصلح از  او اتخاذ می‌کند. امکان دارد برای رفع تنازع احتمالی در قرارداد ، صلح صورت پذیرد.

مثل این که شخصی مالی را از فرد دیگر بخرد و هم حقوق احتمالی و به روز خود را از هر حیث راجع به آن مال به دیگری صلح نماید. علت تناقض هایی که به خاطر آن صلح وقوع یافته است ممکن است معامله یا سایر موارد باشد. بر اساس ماده ۷۵۵ قانون مدنی صلح با انکار هم جایز می باشد. پس تقاضای صلح اقرار نخواهد بود. اگر مدعی مفاد ادعای طرف مقابل را قبول نکند و بعد از آن در جایگاه صلح واقع شوند صلح با انکار دعوا، تلقی می شود.

در ماده ۷۶۶ قانون مدنی مقرر شده است، چنان چه دو طرف به شکل کلی کل دعاوی واقعی و فرضی خود را با صلح پایان‌ ندبخش همه دعاوی داخل در صلح تلقی می شود. حتی اگر منشأ دعوا در هنگام صلح مشخص نباشد. جزء این که بر اساس قراین قابل اجرا نباشد.

بر اساس ماده ۷۶۵ قانون مدنی مقرر شده است صلح دعوا ناشی از معامله ای که باطل است، باطل خواهد بود. اما صلح دعوا حاصل از بطلان معامله صحیح است. اگر صلح دعوا بر اساس معامله باطل صورت پذیرد، باطل است. اگر مشخص شود معامله‌ای که بر اساس آن صلح گرفته باطل بوده است صلح هم باطل خواهد بود.

اما صلح دعوای حاصل از بطلان معامله درست است و آن در حالتی است که در صحت معامله بین دو طرف اختلاف حادث شود، اگر یکی از متعاملین به علتی از اسباب تقاضای بطلان معامله را کند و دیگری آن را انکار نماید، مثلاً فروشنده با استناد به این که معامله ظاهری بوده است و اراده نداشته خواهان ابطال معامله شود اما مشتری منکر ان شود و دو طرف دعوا را با صلح پایان دهند و فروشنده مبلغی را به شکل مال الصلح به مشتری پرداخت نماید، حاصل این صلح آن است که مصالح دیگر قادر نیست در دادگاه درخواست ابطال معامله را کند و درخواست ابطال معامله را به دیگری صلح نموده است.

موارد فسخ عقد صلح

فسخ با خیار و اقاله

در عقد صلح مثل بقیه قراردادهای لازم، خیاراتی به جز خیارات مخصوص بیع قابل اعمال می باشد .قانونگذار در بخش صلح در ماده ۷۶۴ قانون مدنی تنها  خیار تدلیس را مطرح ساخته است . هر دلیلی در عقد صلح سبب خیار فسخ خواهد بود و امکان دارد هر یک از خیارات مشترک مثل خیار عیب و تبعض صفقه و خیار غبن و خیار شرط و غیره با همه ی مقررات و آثار خیارات در عقد صلح جاری شود .بر طبق ماده ۷۶۱ قانون مدنی مقرر شده است که قانونگذار صلحی که راجع به تنازع یا تسامح است را قاطع بین دو طرف می‌داند و هیچ یک از آن دو قادر نیستند آن را فسخ کنند اگرچه به ادعای غبن صورت گرفته باشد. جز در مورد تخلف شرط یا اشتراط خیار.

اقاله: کلیه مقررات و آثار راجع به اقاله در صلح نیز جاری خواهد د. عقد صلح از جمله عقود است و دو طرف قادرند بر اساس مقررات راجع به اقاله آن را با توافق منفسخ کنند.

طرفین عقد صلح

عقد صلح مانند بقیه عقود دارای دو طرف می باشد. مصالح و متصالح. منظور از مصالح شخصی می باشد که مال یا کاری را به شخص دیگر انتقال می دهد و متصالح شخصی است که ان را می‌پذیرد. عقد صلح از جمله تعهداتی است که طرف معامله باید دارای شرایط صحت عقد مثل اهلیت و رشادت و بلوغ و عقل باشند. در ماده ۷۵۳ قانون مدنی اظهار شده است که برای درستی صلح دو طرف باید اهلیت تصرف در موضوع صلح و معامله را دارا باشند.

شرایط عقد صلح

-اولین شرط عقد صلح مثل سایر عقود آن است که دو طرف دارای اهلیت باشند که حق تصرف هم داشته باشند. بنابراین تاجر ورشکسته و مولتن این از آنجایی که اهلیت در تصرف ندانند قادر نیستند یکی از طرفین عقد صلح قرار بگیرند.

– دومین شرط آن است که صلح بر موضوع غیرمشروع باطل خواهد بود. مثل آن که شخصی که بر اساس عقد صلح حلالی را حرام یا حرامی را حلال بشمارد. مثلاً برای نوشیدن شراب که در دین و قه جایگاهی ندارد و صلح مطلقا باطل می شود.

-عقد صلح اگر برای گریز از دین باشد باطل خواهد بود. چون قرار داد این شکل از صلح سبب ورود ضرر و زیان به طلبکاران خواهد شد و چون جهت این عقد باطل است، عقد صلح هم باطل خواهد بود.

مثلاً اگر دو شخص زمینی را که مالک ندارد و آبادی  در آن نیست را با هم معامله کنند و در بین آن ها اختلافی حادث شود و بخواهند این اختلاف را با صلح پایان بخشند این صلح باطل خواهد بود چون ریشه اختلاف در مورد معامله زمین موات بوده که باطل است.

-اموال دولتی قابل مصالحه نمی باشند. چون در عقد صلح مورد صلح باید در مالکیت مطلق شخصی که تمایل دارد مالش صلح نماید، باشد.

-صلح از جمله تعهدات می باشد و با توجه به ماده ۲۱۵ قانون مدنی مورد صلح باید دارای مالیت باشد و متضمن منفعت عقلایی و مشروع تلقی شود. بنابراین اگر عقد صلحی با هدف نامشروع انعقاد یابد، مثلاً اگر منفعت قمارخانه برای یک مدت مشخص به عنوان صلح واقع شود این صلح باطل خواهد بود.

در ضمن باید این نکته را در نظر داشت که صلح از جمله موضوعاتی است که یک آگاهی مختصر به موضوع آن کفایت می‌کند. منوط بر این که در انتها به شکل علم کامل واقع شود. قانون مدنی به تبعیت از فقهای امامیه صلح را با انکار دعوا را درست دانسته اند.

صلح با انکار و اقرار

بر طبق ماده ۷۵۵ قانون مدنی مقرر شده است که صلح با انکار دعوا هم جایز است. پس تقاضای صلح اقرار و تلقی نمی‌شود. وقتی شخصی ادعای به حقی را دارا می باشد و شخص دیگر اقرار به آن حق کند، دعوا حادث نمی‌شود. در واقع دعوا زمانی به وقوع می‌پیوندد که شخص مقابل انکار نماید. مثلاً شخصی بگوید من جزو ورثه متوفی می باشم و دارای ارث هستم و ورثه در مقابل دعوای او تسلیم خواهند شد و می‌پذیرند در این جا دعوای به وجود نیامده و صلح صورت گرفته است.جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ارث و یا حتی طبقات و موانع ارث میتوانید به سایت دادیار مراجعه نمایید زیرا سایت خودتان یعنی دادیار در حل و یا رفع مکشلات شما نیز کمک شایانی نموده و به معرفی وکیل ارث در شیراز و همچنین وکیل ملکی در شیراز میپردازد.

نقش صلح در رفع اختلاف

رفع تنازع و اختلاف به این مفهوم است که اگر درگیری و دعوایی به وجود آمده است و طرفین قادرند با صلح آن را پایان بخشند، نقش صلح در این جا بسیار پررنگ است. اولین وظیفه قاضی دادگاه در بدو رسیدگی، پیشنهاد صلح به دو طرف است. در هر رابطه حقوقی امکان دارد متعاملین یا قرارداد به حق یا به ناحق راجع به شخص مقابل، خود را خسارت‌دیده بداند و ادعایی را مطرح کند و حقیقی را بازگو نماید که در این مورد امکان دارد به واسطه صلح دعوا خاتمه بخشیده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *