خیار شرط چیست

وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی خیار شرط چیست؟ و شرایط خیار شرط پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

خیار شرط
خیار شرط

مقدمه خیار شرط

خیار شرط خیاری است که بر اساس آن به دو طرف قرارداد یا یکی از آن ها یا شخص ثالث حقی داده می‌شود تا در مدت زمان مشخص قرارداد را فسخ کنند.

مفهوم خیار

امکان تعیین خیار شرط برای شخص ثالث و ممنوعیت تعیین خیار شرط در عقد ازدواج  و ضمان و وقف از جمله شرایط اعمال خیار شرط است . با توجه به قانون مدنی قراردادها به هر شکلی به دو دسته جایز و لازم قابل تقسیم هستند. قراردادهای جایز قراردادهایی محسوب می شوند که هر یک از متعاملین هر زمان که تمایل داشته باشند قادر است قرارداد را برهم بزند. قرارداد لازم از جمله قراردادهایی می باشد که هیچ یک از  متعاملین حق فسخ آن را ندارند. جز در مواردی که قانون تعیین کند.

از جمله مواردی که بر اساس قانون هر یک از دو طرف در قرارداد لازم این امکان را دارند که آن را  فسخ کنند خیار می باشد. خیار در معنای لغوی به مفهوم اختیار است و در حوزه حقوقی به حقی اطلاق می شود که هر یک از متعاملین برای برهم زدن عقد در اختیار دارند. از جمله انواع خیارات خیار شرط می باشد.

اولین سوالی این است که خیار شرط چیست؟ با عنایت به این که خیار شرط دارای مقررات ویژه خود می باشد اگر این  مقررات و قوانین و شرایط در نظر گرفته نشود نه تنها خیار شرط بلکه عقد اصلی نیز باطل خواهد شد.

مفهوم خیار شرط

قبلاً هم اشاره کردیم که خیار در معنای لغوی یعنی اختیار و در اصطلاح حقوقی به حققی گفته می شود که هر یک از دو طرف برای برهم زدن قرارداد دارا هستند. در ماده ۳۰۶ قانون مدنی خیارات به ۱۰ دسته تقسیم شده اند. از جمله آن ها خیار مجلس و خیار حیوان و خیار شرط و خیار تاخیر ثمن و اختیار رویت و تخلف از وصف خیار غبن و خیار عیب و خیار تدلیس و خیار تبعض صفقه و خیار تخلف شرط می باشد.

شرایط اعمال خیار شرط

برای جاری ساختن هر شکل از خیارات از جمله خیار عیب ضرورت دارد که شرایط وجود داشته باشد و اجرای خیار شرط نیز از این موضوع استثنا نشده است. به همین سبب در این مقاله به بررسی شرایط اعمال خیار شرط پرداخته می‌شود.

در خیار شرط آغاز و خاتمه ی مدت حق فسخ قرارداد باید تعیین شود و چنان چه مدت به شکل دقیقی معین نگردد، قرارداد باطل خواهد بود . پس چنان چه در قرارداد، خیار شرط مندرج شود، اما برای آن مدت مشخص نشود، هم قرار داد و هم شرط باطل خواهد بود. به عنوان مثال باید ذکر شود تا چهار ماه پس از عقد قرارداد متعاملین یا یکی از آن ها یا شخص ثالث حق فسخ قرارداد را خواهند داشت.

برخلاف سایر خیارات مثل خیار تدلیس در خیار شرط امکان دارد شرط شود که یک شخص سومی که در انعقاد عقد هیچ نقش ایفا نکرده است و جزو متعاملین قرارداد می باشد، حق فسخ قرارداد را برخوردار باشد. مثلاً بین شخص الف و ب عقدی منعقد شده است و در قرارداد شرط می شود که شخص سوم تا سه ماه بعد از تاریخ انعقاد قرارداد حق خیار شرط را داشته باشد و بتواند آن را منفسخ کند.

بر خلاف آن چه در ماده ۳۹۹ قانون مدنی به صراحت بیان شده است، خیار شرط به عقد بیع یا همان عقد خرید و فروش مختص نیست  و جز در برخی موارد استثنایی  در همه عقود قابل درج می باشد. در  سه عقد نکاح و وقف و ضمان  متعاملین قادر نیستند خیار شرط را قید کنند.

انواع خیار شرط

خیار شرط
خیار شرط

این امکان  وجود دارد که خیار شرط به شکل متصل یا منفصل باشد. خیار شرط در حالتی به شکل متصل است که یا آغاز آن از زمان انعقاد عقد باشد یا آن که در آغاز این قرارداد معلوم نباشد که در این صورت باید ابتدای آن را زمان عقد قرارداد دانست. خیار شرط منفصل آن است که مدت خیار شرط طی مدت زمانی بعد از انعقاد عقد پیش‌بینی شده است.

شیوه اعمال خیار شرط

شخصی که دارای خیار شرط است به منظور آن که قادر باشد حق خود را جاری کند باید اراده خود را که به فسخ قرارداد تعلق دارد، اعلام نماید و و همین که اعلام نمود، برای فسخ قرارداد کفایت می کند و احتیاجی به ابلاغ به طرف مقابل معامله نخواهد داشت و قادر است فسخ خود را با هر لفظ یا فعلی که دلالت بر فسخ نماید اعلام کند.

یعنی قادر است یا بگوید که قرارداد را فسخ نموده یا کاری انجام دهد که از آن فسخ قرارداد معلوم شود. وقتی دارای حق خیار فسخ، قرارداد را فسخ می نماید دیگر این امکان را نخواهد داشت از فسخ رجوع کند. پس اعمال حق فسخ با اراده دارای حق خیار رخ می دهد و احتیاجی به صدور حکم به وسیله دادگاه نخواهد داشت. در نتیجه اولا وقتی عقد فسخ  شده محسوب می شود که ذوالخیار اراده خود را راجع به فسخ قرارداد اعلام کند و این موضوع ربطی به تاریخی که دادگاه برای فسخ قرارداد رای صادر نموده ندارد.

ثانیاً در شرایطی که بین متعاملین اختلافی حادث شود، مدعی باید اول حق خیار خود را جاری سازد و بعد از آن از دادگاه درخواست تایید فسخ انجام شده را  محقق کند. زیرا دادگاه فقط این امکان را دارد که حق خیار و اجرای آن را به شیوه درست احراز کند و به منظور فسخ قرارداد صالح نمی باشد. بعد از آن که فسخ صورت گرفت خریدار باید موضوع معامله را به فروشنده برگرداند.

تفاوت خیار شرط و خیار اشتراط

خیار شرط
خیار شرط

مقصود از خیار اشتراط خیاری می باشد که بعد از تخلف از شرط محقق می شود. مثلاً وقتی در قراردادی شرط مندرج شده است که موضوع معامله دارای صفت ویژه‌ای باشد، مثل یک اتومبیلی  که معامله شود با این شرط که دارای دنده اتوماتیک باشد اما وقتی معامله صورت پذیرفت معلوم شود که اتومبیل صفت مذکور  را نداشته و دنده‌ای است شخصی که شرط به سود او انجام شده است حق فسخ قرارداد را بر اساس خیار اشتراط خواهد داشت. خیار شرط با خیار تخلف از شرط فرق می‌کند.

زیرا خیار شرط فقط حاصل رضایت و توافق دو طرف است و انجام آن مشروط به تخلف از انجام تعهد نمی باشد. در صورتی که خیار تخلف از شرط یا خیار اشتراط حاصل تخلف از توافق و خودداری از انجام تکلیف ناشی از آن می باشد. به علاوه خیار شرط از مصداق‌های شرط نتیجه می باشد. اما خیار تخلف از شرط امکان دارد حاصل از تخلف از شرط صفت یا نتیجه باشد. بر طبق ماده ۴۶ شرایط عمومی پیمان که مصداق خیار تخلف شرط است و ماده ۴۸ آن مصداق خیار شرط.

تفاوت خیار شرط با شرط فاسخ

در بخشی از قرارداد ها شرطی تحت عنوان شرط فاسخ وجود دارد. شرط فاسخ به مفهوم آن است که در شرایطی که سبب به انحلال عقد بیانجامد، قرارداد خود به خود منحل خواهد شد. مثلا وقتی در یک قرارداد شرط می شود که اگر فردی بتواند تا تهران مسافرت کند، خودرو سواری از از آن او خواهد شد. اگر فرد تا تهران مسافرت نکند خود به خود قرارداد منحل خواهد شد.

این شرط فاسخ است و بلافاصله بعد از این که شخص به تهران سفر نکرد ، قرارداد از بین می رود. بنابراین شرط فاسخ منوط به اراده هیچ یک از متعاملین نمی باشد. بلافاصله بعد از آن که شرط اتفاق افتاد عقد از بین می‌رود. در صورتی که در خیار شرط یکی از متعاملین این اختیار را دارد که اگر تمایل داشته باشد قرارداد را از بین ببرد.

خصوصیات خیار شرط

خیار شرط
خیار شرط

-خیار شرط مخصوص یکی از دو طرف معامله نمی باشد و این امکان وجود دارد که هم بایع و هم خریدار و یا شخص ثالث و یا هر سه هم زمان دارای خیار شرط باشند. از نظر عده‌ای  تنها خیاری که امکان دارد مستقلاً برای شخص ثالث درج شود، خیار شرط است. در صورتی که بقیه خیارات به متعاملین عقود بستگی دارد.

-خیار شرط امکان جاری شدن در عقد معوض و غیر معوض را خواهد داشت. البته باید در نظر گرفت که در عقد نکاح و وقف و -ضمان خیار شرط به شکل مطلق جایی ندارد.

خیار شرط  خیاری است که باید در آن مدت تعیین شود. یعنی هیچ کس نمی تواند تا ابد دارای این خیار باشد. و اگر اول مدت خیار در یک عقد تعیین نشده باشد، آغاز ان از آغاز عقد تلقی می شود و عدم تعیین ابتدای خیار را نباید باعث ابطال عقد دانست.

-به منظور جاری نمودن خیار شرط در هر عقدی ضرورت ندارد که گفتار خیار شرط در متن قرارداد ذکر شود. بلکه بقیه عباراتی که این مفهوم را برساند به منظور خیار شرط می باشد و حق فسخ را به وجود می‌آورد. مثلاً اگر گفته شود که متعاملین در صورتی که صد میلیون را پرداخت نکند طرف مقابل می تواند از معامله انصراف دهد یا از معامله عدول کند، همه اینها به مفهوم خیار شرط است.

-خیار شرط در واقع شکلی از حق است و هر صاحب حق این اختیار را دارد که آن را از خود ساقط کند. پس خیار شرط نیز قابل اسقاط است. این اسقاط حق می تواند به شکل صریح انجام شود و یا به صورت ضمنی. پس فردی که قصد دارد خیار شرط را اسقاط نمایند، می تواند صراحتاً بیان کند. یا این که به شکل ضمنی خیار را از خود ساقط نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *