عقد وقف چیست؟

وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی عقد وقف چیست؟ و شرایط عقد وقف پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

مفهوم عقد وقف

بسیاری از مردم کلمه وقف به گوش شان آشنا می باشد و از سنت‌های اسلامی و پر ثواب ترین فضیلت ها است. ضمن آن که یکی از زیرساخت های اقتصادی جهان اسلام نیز می باشد. در این عمل حقوقی واقف از طریق نیکوکاری به همنوعان دارایی خود را که مالکیتش را در اختیار دارد به امور خیریه و عام المنفعه اختصاص می‌دهد و در معنای لغوی به مفهوم ایستادن و ساکت بودن و حفظ نمودن و در مفهوم فقهی جلوگیری از نقل و انتقال آن به دیگری به واسطه خرید و فروش و بخشش می باشد.

در قانون بر اساس ماده ۵۵ قانون مدنی وقف آن است که عین مال حفظ و منافع آن تسبیل گردد. منظور از حبس عین جدا کردن ملک از دارایی مالک و عدم نقل و انتقال آن است و نیز تسبیل به این معنا می باشد که مالی در راه خدا و یا در مسیری که مورد نظر واقف است واقع شود. در حقیقت مفهوم این ماده از قانون را می‌توان چنین ساده تر بیان داشت که وقف نگهداری اصل مال و جاری ساختن منفعت آن در راه خیر می‌باشد.

ارکان وقف

عقد وقت مثل هر عقد دیگری که بین دو طرف برقرار می‌شود، دارای اصول و ارکانی استکه متعاملین آن واقف و موقوف علیهم هستند. در قانون هر یک از این ارکان باید مقررات خاص خود را داشته باشند تا وقف به شکل درست انجام شود. به بیان دیگر شرایطی که برای هر یک از این ارکان در نظر گرفته می شود، شرایط صحت وقف می باشد. ارکان اصلی عقد وقف واقف و موقوف علیهم و عین موقوفه می باشد.

واقف و شرایط آن

منظور از واقف کسی است که مال خود را در مسیر بهره برداری و خیر وقف کند. واقف باید از اهلیت قانونی و شرعی برای انعقاد قرارداد برخوردار باشد. مفهوم این اهلیت بلوغ و عقل و اختیار است و این که حق تصرف در مال خود را دارا باشد. پس سفیه و ورشکسته در تصرف در مال خود ممنوع هستند و امکان آن را ندارند که مال خود را وقف کنند و نیز مسلمان بودن واقف شرط نمی باشد.

پس از انجام این عقد از سوی کافر نیز میسر و درست است. در ماده ۵۷ قانون مدنی مقرر شده است که واقف باید مالک مال وقفی باشد. پس شرط صحت وقف آن است که شخص واقف باید مالک دارایی موقوفه باشد و از لحاظ حقوقی نیز صلاحیت مالکیت یعنی عقل و بلوغ و قصد و رضایت را داشته باشد.

موقوف علیهم و شرایط آن

دومین رکن و پایه قرارداد وقف، موقوف علیهم می باشد. موقوف علیهم شخص یا اشخاصی هستند که مال به سود آن ها وقف شده است و بهره برداری از مال موقوفه را خواهند داشت. به دنبال این که موقوف علیهم شخص خاصی یا اداره اوقاف است وقف به دو دسته عام و خاص قابل تقسیم بندی می باشد و در هر دو حالت موقوف علیهم باید سه خصوصیت را دارا باشند.

-موقوف علیهم باید موجودیت داشته باشد. یعنی وقف  در حق شخصی که موجودیت ندارد درست نیست. مثلاً شخصی که در هنگام عقد وقف متوفی شده باشد. اما به نفع شخصی که معدوم است اما بعداً به وجود می‌آید جایز می باشد. مثلاً وقف به نفع جنینی که زنده متولد شود درست است. موقوف علیهم باید معین باشد. یعنی در عقد وقف باید معلوم شود که وقف برای چه شخصی صورت گرفته است. مشخصات و  خصوصیات و اسم و صفت آن ها باید درج گردد. به شکلی که معین نمودن آن ها به آسانی میسر شود. مثلاً در وقف یک  حسینیه باید معلوم شود در کدام محله و مکان قرار گرفته است و الا باطل خواهد بود.

-موقوف علیهم باید اهلیت تملک را دارا باشد. یعنی شخصی که مال برای او وقف می شود از نظر عقل و قانون بتواند مالک منافع عین موقوفه گردد. این موضوع در ارتباط با اهلیت است.

عین موقوفه و شرایط آن

منظور از عین موقوفه مالی است که به وسیله واقف مورد وقف قرار می گیرد. به منظور آن که این قرارداد به شکل صحیح انجام شود چند شرط باید در عین موهوبه وجود داشته باشد که وجود این شروط ضرورت دارد.

-حبس عین: به این مفهوم است که واقف حق هیچ نوع خرید و فروش و نقل و انتقال حقوقی در مورد مال موقوفه یا هر شکل تصرف در منافع  وقف را نخواهد داشت.

-تسبیل منفعت: واقف باید با هدف الهی و در راه خدا مالی را وقف کند.

-ابدیت عین بقا: بر اساس ماده ۵۸ قانون مدنی مفهوم این شرط آن است که مال مورد وقف فرقی نمی‌کند که منقول باشد یا غیرمنقول دارای پایداری ابدی باشد تا بتوان از منافع آن در طولانی مدت بهره برد. مثلاً وقف میوه جایز نمی باشد ولی خود درخت و باغ را می‌توان وقف نمود.

قبض عین و قابل تحویل بودن مال موقوفه: با استناد به حکم شرعی از جمله شرایط درست بودن عقد وقف، قبض و اقباض مال مورد وقف می باشد. مال باید در اختیار موقوف علیهم یا موقوف علیه سپرده شود. به این علت که عقد وقف از جمله عقود تشریفاتی می‌باشد و به منظور محرز شدن آن مال باید به تسلیم فرد مورد نظر در آید. پس وقف حیوانی که فراری می باشد و امکان تحویل آن وجود ندارد میسر نیست و درست نمی باشد. بر اساس ماده ۵۹ قانون مدنی اگر واقف این موقوفه را به تصرف در نیاورد وقف محقق نمی‌شود و وقف  بدون  قبض عین موضوع عقد تحقق نمی یابد.

رویت مال موقوفه: مال موقوفه باید قابل دیدن و عینی باشد و ملک وقف کننده باشد. به این ترتیب ، منافع یا  دیون قابل وقف کردن نیستند. مثلاً مستاجری که منافع ملکی را از موجر به اجاره درآورده است نمی تواند آن را وقف کند.

مال موقوفه باید دارای منفعت حلال باشد و بهره‌برداری از مکان وقفی به منظور اموری مثل خرید و فروش  شراب یا فرقه های ضاله باطل خواهد بود.

از جمله شروط دیگر وقف و مال موقوفه ان است که منفعت مال متعلق به شخص دیگر نباشد که نتواند در آن تصرف کند. پس واقف قادر نیست ملکی را که به رهن داده است وقف کند. چون منافع متعلق به شخص دیگری می باشد.

انواع وقف

-وقف  به اعتبار اتفاق آن

-وقف به اعتبار زمان

این دسته از وقف به دو شکل قابل تقسیم است. وقف منقطع که در آن واقف مالی را در مدت مشخصی برای اشخاص خاصی وقف می‌نماید. مثل وقف زمین به فرزندان.  دوم وقف همیشگی و ابدی که در برابر وقف منقطع واقع می‌شود و مدت زمان در آن قید نشده است. مثل وقف مدرسه برای عموم دانش آموزان.

وقف به اعتبار منفعت

وکیل ملکی در شیراز میگوید:چنان چه وقف هدف کسب درآمد باشد تا آن درآمد در مورد مشخصی هزینه شود آن را وقف منفعت می گویند. مثل وقف ملکی برای بیمارستان. مضاف بر آن شکل دیگری به نام وقف انتفاع وجود دارد. به این ترتیب که اگر نظر واقف کسب درآمد مالی نباشد آن را وقف انتفاع می‌گویند. مثل احداث مسجد در زمین ملکی خود. در وقف انتفاع، موضوع درآمدزایی و خرج آن در راه نیکوکاری نمی باشد. بلکه مردم فقط می توانند از منفعت ملک واقع شده استفاده کند.

وقف به اعتبار موقوف علیهم

از رایج ترین تقسیم بندی های وقف به عام و خاص می باشد که بیشتر مردم با این دو مفهوم تا حدودی آشنا هستند .

وقف عام چیست

در این شکل از وقف استفاده کنندگان از آن مال موقوفه شخص یا گروه خاصی نمی باشد. وقف برای عموم افراد و به مصلحت عموم آن ها انجام شده است. پس کسانی که این عقد به نفع آن ها انجام می‌شود زیاد هستند و به افراد خاصی محدود نخواهد شد. مثل وقف مسجد و بیمارستان و مدرسه. چنان چه واقف ناظری را برای اداره امور اوقاف معلوم ننموده باشد، اداره اوقاف قادر است این موضوع را رد کرده و به عنوان سرپرست نظارت را عهده‌دار شود.

وقف خاص چیست

وقف خاص در شرایطی اتفاق می‌افتد که ملک وقفی برای شخص و افراد مخصوص و معینی صورت گیرد. مانند وقف برای اولاد یا دانش‌آموزان مدرسه فلان شهر یا موسسه خیریه یا فلان مکان. اما اگر واقف اظهار دارد فقط و فقط به دانش‌آموز وقف کرده است در این جا با وقت عام مواجه می‌شویم نه وقف خاص . چون معلوم نشده دانش آموزان کدام مدرسه در کدام شهر.

نظارت بر وقف خاص نیز بر دوش متولی می باشد. انتخاب متولی هم به وسیله واقف انجام می‌شود. اما اگر متولی خاص هم برگزیده نشود، موقوف علیهم باید اموال موقوفی را اداره کند.

تفاوت سند وقفی و سند ملکی

سند وقفی بخشی از اختیارات مالک عادی را از شخص سلب می‌نماید و در حوزه خرید و فروش و ساخت و ساز اختیار کامل را به مالک واگذار نمی‌کند. مقصود از سند وقفی این نیست که ملک وقف شده دارای دو مالکیت است و یا اداره اوقاف مالک اصلی آن محسوب می‌شود. خیر. ملک وقفی ملکی می باشد که زمین آن متعلق به شخص واقف بوده است و آن شخص زمین را وقف نموده است.

اداره اوقاف زمین های وقفی را به شکل ۹۹ ساله به شخص دیگر انتقال می دهد و کسی که این زمین‌ها را می‌خرد باید سالیانه مبلغی را به اداره اوقاف بپردازد. همچنین ساخت و ساز در زمین های وقفی به این شکل است که شخص فقط امکان دریافت سند برای بنای ساخته شده را خواهد داشت. چون قادر نیست مالک اصلی زمین وقفی بشود. این موضوع به سند عرصه و اعیان ملک برمی گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *