وکالت بلاعزل چیست؟

وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی وکالت بلاعزل چیست؟ و شرایط وکالت بلاعزل پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

وکالت بلاعزل به چه معناست؟

وکالت بلاعزل موضوعی می باشد که بسیاری از دادگاه ها با این چالش مواجه هستند . وکالت به مفهوم اعطای نمایندگی می باشد. چیزی که در قانون مدنی تحت عنوان نیابت از آن یاد شده است. نمایندگی بر اساس اعتماد است که به شخص دیگر واگذار می‌شود. وکالت عقدی می‌باشد که شخصیت وکیل بنیان عقد است و فرقی نمی کند که وکالت در قرارداد باشد یا وکالت در دعاوی.

مفهوم وکالت بلاعزل

منظور از وکالت بلاعزل سند محضری و رسمی باشد که در یک دفترخانه اسناد رسمی از سوی موکل به وکیل واگذار می شود که در یک کار مشخص که برخلاف ماده ی قانون مدنی نباشد اختیاراتی را تمام و کمال تا زمان اجرای موضوع وکالت به وکیل اعطا می کند و از آن از طرف موکل مجاز نیست. اما قانونگذار در این موضوع اظهار داشته است که چنان چه بر فرض اسناد و مدارکی که دال بر سرپیچی از وکالتنامه باشد باید به دادگاه رجوع نمود و بعد از اثبات حق،  حکم به ابطال وکالتنامه صادر کرد.

انواع وکالت بلاعزل

اصولاً وکالت دو نوع خواهد بود یکی در امور مشخص و دیگری در امور جامع. در وکالت نوع اول مقصود آن است که کار یا موضوع خاصی در حدود مشخص انجام شود و اختیارات محدودی به شخص وکیل اعطا گردد. اما در مورد وکالت جامع که وکالت بلاعزل است وکیل قادر است در همه کارهای زندگی موکل دخل و تصرف داشته باشد و حق او را استیفا نموده و پیگیری کند. در این شکل از وکالتنامه ها تا زمانی که موکل در قید حیات است وکالت به جا خواهد ماند و با فوت او بی اثر می شود.

وکالت بلاعزل در طلاق

منظور از وکالت بلاعزل در طلاق آن است که عموما به وسیله یکی از زن و شوهر این شکل از وکالت به وسیله دفاتر اسناد رسمی به دیگری اعطا می شود که در مورد طلاق خلعی و رجعی و بائن   و مبالات و حق حضانت اطفال و امور مربوط به مهریه(وکیل مهریه در شیراز) و نفقه و اجرت المثل یکی از دو طرف بی آن که طرف دیگر حاضر باشد اقدام به انجام امور راجع به طلاق در مرجع قضایی نماید . این دسته از وکالت نامه های بلاعزل قابل اجرا در همه مراحل هستند.

وکالت بلاعزل در فروش ملک

در این شکل از وکالت اگر قصد بر پرداخت ثمن معامله از طریق فروش باشد که در ماده ۳۳۸ قانون مدنی به صراحت بیان شده است که تملیک عین باید به عوض معلوم باشد. در نتیجه  موکل قادر است حق خود را  دریافت نماید.

وکالت بلاعزل بعد از فوت

با در نظر گرفتن ماده ۶۷۹ قانون مدنی باید اظهار داشت که موکل قادر است هر زمان بخواهد وکیل را از سمت خود عزل نماید. جز این که وکالت وکیل یا عدم عزل او در ضمن یک عقد لازم به شکل شرط گنجانده شده باشد که در این صورت با مرگ هر یک از دو طرف، ادامه ی وکالت بلاعزل هم لغو خواهد شد.

-به این دلیل که در بند ۳ ماده ۶۷۸ مطلقا فوت یا جنون وکیل یا موکل را باعث انقضای عقد وکالت می‌شناسد – دوم این که بر اساس ماده ۹۵۴ قانون مذکور به عنوان یک اصل حاکم بر همه عقود جایز ، یکی از متعاملین سبب فسخ عقد جایز می شود. بسیار روشن و شفاف است که بلا عزل بودن وکالت و سقوط حق عزل و استعفا ماهیت این حق را دچار تغییر نخواهد کرد و آن را به عقد لازم تبدیل نمی کند. فقط موکل حق عزل وکیل را در زمان محدود یا نامحدود نسبت به خود سلب نموده یا حق استعفای وکیل از بین رفته است.

– سوم اجازه و نمایندگی در وکالت در مرحله وقوع قرارداد وکالت برقرار شده است. بنابراین در ادامه آن هم نیاز است و با فوت یکی از دو طرف نمی توان قبول کرد که همچنان اجازه و جانشینی بر جای بماند. بلکه با فوت هر یک از دو طرف عقد وکالت بلاعزل منحل خواهد شد.

وکالت بلاعزل در حضانت فرزند

درست است که وکالت بلاعزل در مورد فرزندان از سوی یکی از زن و شوهر به شخص دیگر اعطا می‌شود اما با عنایت به ماده ۱۰ قانون مدنی چنان چه مقررات خصوصی مخالف با قانون نباشد نافذ هستند. بدین مفهوم که قانونگذار اظهار داشته دختر تا ۹ سال قمری تمام به بلوغ شرعی می رسد و حق دارد یکی از پدر و مادر را انتخاب کند و پسر نیز در سن ۱۵ سال قمری به این حق دست می یابد و مرجع حل اختلاف دادگاه می باشد.

هدف از ایجاد عقد وکالت بلاعزل

هدف اصلی انعقاد وکالت بلاعزل برقراری یک رابطه با دوام و غیر قابل فسخ از طرف وکیل و موکل است. مثلاً شخصی خانه‌ای را می‌خرد اما به اسبابی قادر نیست سند رسمی را تنظیم نماید و ناچارا وکیل بلاعزل فروشنده خواهد شد تا بعد از برطرف شدن موانع و مهیا شدن مقدمات ثبت وکالت از فروشنده نسبت به انتقال رسمی ملک به نام خود مبادرت نماید. یا مثلاً زنی با بهره گیری از شرط ضمن عقد ازدواج از طرف شوهر نماینده می شود تا در صورت لازم به وکالت از طرف شوهر خود، خودش را مطلقه کند.

در این مثال ها آن چه که دو طرف قرارداد در مورد آن تراض می کنند چیزی غیر از واگذاری نمایندگی غیرقابل اتعفا می باشد. اما اهداف دیگری هم وجود دارد که اشخاص را به این رابطه سوق می دهد. به طور کلی اهداف انعقاد وکالت بلاعزل را می توان به سه دسته کلی تقسیم نمود؛

-انجام موضوع وکالت که شامل تعهد و تشریفات و انتقال مال به شکل رسمی در آینده می باشد، بدون آن که موکل حاضر شود و به نمایندگی از طرف او انجام گیرد.

– دوم گریز از بخشی از فشارهای موجود و برقراری فرصت مناسب برای مهیا نمودن مقدمات و برطرف کردن موانع و گریز از دسته قوانین امری و شکلی و تقلب نسبت به قانون.

موارد قابل ذکر در وکالت نامه بلاعزل

-وکالتنامه باید با دقت قرائت شود و همه مواردی که قرار است در وکالت نامه گنجانده شود با جزئیات و دقیق نگارش گردد. در معاملات بزرگ به وسیله وکالت نامه حتماً پیش از انجام معامله اعتبار وکالتنامه از طرف دفترخانه تنظیم کننده سند به شکل کتبی باید استعلام گردد.

-بهتر آن است که فقط برای انجام امور اداری از وکالت بلاعزل بهره گرفته شود و چنان چه ملکی خریداری می گردد حتماً باید خیلی سریع به سند رسمی و قطعی تبدیل شود.البته شایانه به ذکر است که وکیل ملکی در شیراز در زمینه املاک و تنظیم قرارداها کمک شایانی به شما عزیزان .برای اطلاعات بیشتر به سایت دادیار مراجعه نمایید و با وکلای تخصصی دادیار به صورت 24 ساعته و آنلاین در ارتباط باشید.

– به منظور تنظیم وکالتنامه حتماً باید به دفتر اسناد رسمی رجوع نمود و وکالت نامه تنها به شکل کتبی نگارش شود و در این دفتر خانه رسمی به ثبت برسد و وکالت نامه فسخ شده از نظر قانونی معتبر نخواهد بود .

– باید از وکالت نامه دو نسخه آماده شود که یک نسخه در دست فروشنده و یک نسخه به خریدار تحویل داده شود.

نکاتی در خصوص وکالتنامه بلاعزل

چنان چه وکیل مالی را از موکل بر اساس عقد خرید و فروش خرید باشد و از فروشنده وکالت بلاعزل فروش دریافت نموده باشد، در این حالت چنان چه موکل فوت کند هرچند وکالت بلاعزل باطل است و از بین می‌رود اما به مفهوم سقوط حق وکیل نمی باشد و مالکیت آن باقی می ماند. زیرا قبلاً بر اساس عقد بیع مالک مال بوده است و در این صورت وراث موکل باید آن را به شکل رسمی به وکیل انتقال دهند.

بنابراین ضرورت دارد که اشخاص پس از دریافت  وکالت بلاعزل فروش راجع به املاک و اتومبیل در سریع ترین زمان آن را به شکل قطعی و رسمی در دفتر اسناد رسمی انتقال دهند که نیازی به حضور فروشنده نیست. چون با فوت فروشنده آن وکالت ارزشی نخواهد داشت و باید وراث متوفی نسبت به انتقال امضای سند رسمی مبادرت کنند که این مسیر بسیار پیچیده و دارای مشکلات خواهد بود.

-وکالت بلاعزل فقط به مفهوم جانشینی از طرف موکل به وکیل در انجام مورد وکالت تعلق می‌گیرد و مفهوم انتقال مورد وکالت نمی‌باشد و هیچکس قادر نیست با وکالت بلاعزل ادعای مالکیت نماید. جز این که بر اساس عقدی مانند بیع یا صلح به آن منتقل شده باشد.

-اشخاص در بیع اموال خود باید حتماً موضوع عقد را در قالب اردبیل معامله کنند و مالکیت را جاری نمایند. زیرا چنان چه کسی به شکل وکالتی معامله کند بی آن که سند خرید و فروش ای تنظیم شده باشد آنگاه موکل فوت کند در این حالت وکالت از بین خواهد رفت و دیگر وکیل با این وکالت قادر نیست اثبات مالکیت نماید و در اثبات مالکیت خود دچار ا اختلال خواهد شد. جز این که وکیل اسناد و مدارک مالکیت خود را  بتواند ارائه نموده و به اثبات برساند.

در مورد وکالت بلاعزل این سوال در ذهن پیش می‌آید مثلاً چنان چه مورد وکالت فروش یک خانه باشد موکل با این که حق ندارد و کیل را سلب نماید اما آیا این امکان را خواهد داشت که خانه را به خودش بفروشد یا خیر؟ در پاسخ باید گفت که وکالت بلاعزل با انجام موضوع وکالت دو موضوع متفاوت هستند و انجام موضوع وکالت در وکالت بلاعزل به وسیله شخص موکل بی اشکال است و موکل قادر است همان کاری را که وکالت آن را به شخص دیگری داده خودش انجام دهد و در این حالت عقد وکالت منفسخ خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *