حق انتفاع چیست؟

وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی حق انتفاع چیست؟ و شرایط حق انتفاع پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

مفهوم حق انتفاع

حق انتفاع به مفهوم حقوقی است که شخص از منافع چیزی یا مالی بهره مند می گردد. در حقوق مدنی حق انتفاع به مفهوم آن است که بر اساس آن شخصی قادر است از مالی که عین آن ملک دیگری می باشد یا دارای مالک خاصی نیست بهره ببرد.

در حق انتفاع مال در مالکیت فرد دیگری می باشد. منافع  نیز ملک شخص دیگر است و تنها شخصی که دارای حق انتفاع می باشد، حق بهره برداری از آن را خواهد داشت و حق مالکیت آن را ندارد. در واقع حق انتفاع شکلی از مالکیت است که بر اساس یک حق به فرد واگذار می‌شود. پس چنان چه حق انتفاع بر روی مال غیر منقول باشد، مال غیر منقول تبعی خواهد بود و اگر بر روی مال منقول قرار بگیرد، مال منقول حکمی خواهد بود.

انواع حق انتفاع

در قانون انواع مختلفی برای حق انتفاع در نظر گرفته شده است. اما دو طرف حق انتفاع یعنی مالک و منتفع ضرورتی و الزامی ندارند که حق انتفاع را حتماً در این پنج مورد محدود کنند .به شکل خلاصه حق انتفاع در زیر و انواع آن شرح داده شده است:

حق عمری

در مثالی که در بالا آورده شد به شکل ضمنی بیان شد اگر مدت زمان انتفاع از مال موضوع حق انتفاع به مدت عمر مالک یا منتفع و یا شخص ثالث باشد حق انتفاع عمری تلقی می شود. مثلاً مالک در عقد حق انتفاع این شرط را مندرج می‌کند که تا هنگامی که فرزند دوم  زنده باشد، منتفع قادر است در ملک اقامت داشته باشد.

حق رقبی

حق انتفاع با شرط رقبی بدین مفهوم است که مالک زمان انتفاع شخص منتفع را معین نماید. یعنی مالک در قرارداد با تراضی و توافق  در اعطای حق انتفاع، مدت زمان انتفاع از مال موضوع حق انتفاع را یک سال یا دو سال مشخص نماید. بعد از پایان مدت ، حق انتفاع به وجود آمده به شکل خود به خود از بین می‌رود و تصرف منتفع دیگر تحت حمایت قانون واقع نمی‌شود.

حق سکنی

حق انتفاع با شرط سکنا که معمولاً در مورد خانه های مسکونی امکان بهره مندی آن می‌باشد، بدین معنا است که مالک در قرارداد شرط کند که حق سکونت در ملک را به مدت شش ماه به شخصی واگذار می نماید. در حق سکنا به همراه یکی از انواع حق رقبی یا عمری یا موبد تعیین می‌شود.

حق موبد

حق انتفاع موبد به این مفهوم نیست که زمان در حق انتفاع معلوم نشود، بلکه باید زمان به شکل ابد و بی نهایت و نامحدود مشخص گردد و حتی با فوت منتفع یا مالک حق انتفاع زایل نمی شود و وراث مالک ضرورت دارد که آن را رعایت کنند و راث منتفع ذینفعان حق هستند.

حبس مطلق

مقصود از حبس مطلق آن است که مالک حق انتفاع ملک یا مال خود را به شکل مطلق به نفع شخصی حبس نماید. در حبس مطلق زمان معلوم نمی گردد. اما برخلاف چهار نوع حق انتفاع بالا، قراردادی لازم می باشد و دوطرف قادر نیستند قبل از از بین رفتن شرط قرار داده شده در آن قرارداد را بر هم بزنند. در حبس مطلق مالک هرگاه که تمایل داشته باشد قادر است از حق حبس مطلق روی گرداند. یعنی به مال خود رجوع نماید و  حبس را بر هم زند. در حقیقت ذات عقد حبس مطلق جایز می باشد.

تفاوت مالکیت منافع و حق انتفاع

میان مالکیت منافع و حق انتفاع بسیار شباهت برقرار است. اما از لحاظ ماهیتی و عملی نباید آن دو را یکسان دانست و طبق ماده ۴۰ قانون مدنی حق انتفاع حقی است که بر اساس آن شخص قادر است از مالی که عین آن ملک دیگری می باشد یا مالکیت آن را دارد، بهره ببرد. اما در مالکیت منافع اجزای منفعت در ملک صاحب آن ایجاد می‌شود. اما در حق انتفاع منفعت  به مالکین تعلق می‌گیرد و در ملک او حاصل می‌شود و ذی حق تنها قادر است از آن بهره ببرد.

وکیل ملکی در شیراز طی یک مثال ساده اینگونه توضیح میدهد:مثلاً در اجاره، مستاجر، بر اثر عقد، مالک منافع عین مستاجره خواهد شد و بر اساس قانون قادر است آن را به شخص دیگری واگذار کند. اما در حق سکنی منتفع مالک منافع نمی باشد تا بتواند در آن تصرف کند و به همین سبب اجاره ملکی که موضوع حق انتفاع واقع می‌شود از سوی صاحب حق نیز صحیح نیست. جز این که هدف از اجاره انتقال اصل حق باشد. به عبارت دیگر مالکیت منفعت حقی مطلق است که مزایای مالکیت را دارا می باشد. در صورتی که حق انتفاع به آن اندازه نمی باشد و دارای آن( صاحب آن) فقط از حق استعمال و انتفاع برخوردار است.

وظیفه منتفع

-منتفع این امکان را ندارد که از حق خود سوء استفاده کند. بلکه باید در حد عرفی و به شکل معمولی و اگر مالک روشی را تعیین کرده باشد، بر اساس آن روش از مال یا ملک بهره ببرد.  به اضافه نباید موضوع مصرف مال را دچار تغییر کنند. مثلا اگر حق انتفاع از محصول باغ سیب به او  انتقال داده شده باشد، نباید درخت پرتقال در آن بکارد تا محصول پرتقال را برداشت نماید.

-منتفع باید از مالی و ملکی که در اختیار او گذاشته شده مراقبت کند و از کارهایی که به آن صدمه می‌زند خودداری نمایند.

-منتفع راجع  به مخارج و هزینه هایی که برای انتفاع از مال یا ملک ضرورت دارد خودش به طور شخصی مسئولیت خواهد داشت و مالک در این مورد وظیفه ای ندارد. مالک هم در جایگاه خودش راجع به هزینه‌هایی که برای مراقبت از اصل مال یا ملک ضرورت دارد مسئول خواهد بود.

خاتمه ی حق انتفاع

با موضوعات مختلفی قرارداد حق انتفاع خاتمه می‌یابد:

-انقضای مدت قرارداد. فرض کنید در مورد حق انتفاع با شرط عمری ، فوت فردی که حق انتفاع منوط به مدت عمر او است وضع شده باشد یا در وقف با پایان طبقات موقوف علیه اشخاصی که وقف به آن ها اختصاص داده شده باشد مدت پایان بگیرد در این صورت حق انتفاع خاتمه می یابد.

– تلف مال موضوع حق انتفاع. چنان چه مالی و ملکی زایل شود، دیگر علتی برای انتخاب او  وجود ندارد و حق آن هم خود به خود از بین می‌رود. اما در شرایطی که قسمتی از مال از بین برود حق منتفع نسبت به قسمتی که درگیر است ،همچنان باقی خواهد ماند.

-اعراض منتفع از حق خود. چنان چه منتفعی از حق خود چشم‌پوشی کند و آن را ساقط نماید، فرقی نمی کند که به شکل قرارداد یا اظهار اراده ی مستقیم باشد یا خیر بالاخره قرارداد انتفاع خاتمه می یابد.

-فسخ مالک. اگر حق فسخ در قرارداد درج شود و مالک هم از آن بهره ببرد. فقط در مورد موضوع وقف باید بیان داشت که شرط خیار در آن خلاف ذات عقد خواهد بود و میسر نیست.

– پیشگیری از اعمال حق به مدت ده سال. چنان چه ده سال از تاریخ انعقاد عقد حق انتفاع راجع به استفاده از منافع مورد عقد سپری شود، بعد از خاتمه ی حق انتفاع، منتفع دیگر حقی بر مال و ملک نخواهد داشت و وظیفه دارد موضوع حق را به مالک آن برگرداند.

تفاوت حق انتفاع و عاریه

-با وضع حق انتفاع برای صاحب حق شکلی از حق برخورداری از موضوع حق انتفاع ایجاد می‌شود. اما در مورد عاریه این ویژگی برقرار نیست. چون بر اساس عقد اذن در انتفاع حقی برای شخص ماذون ایجاد نمی‌شود و فقط قادر است از آن مال استفاده نماید. همان طور که اشاره شد با اذن برای ماذونین حق انتفاعی  ایجاد نمی گردد. فقط انتفاع از عین برای او مباح می شود و انتفاع از مال و تجاوز به حق غیر برای او ممنوع  می شود .

وکیل ارث در شیراز میگوید:به همین سبب در حق انتفاع اگر مالک اجازه بدهد، منتفع قادر است آن را به شخص دیگری انتقال دهد و در حق انتفاع مطلق اگر منتفع متوفی شود منافع مال او به وراث اش به ارث می‌رسد. اما در برابر حق اذن در  انتفاع، ماذون دارای این حق نمی باشد و به فوت او امکان برخورداری از بین خواهد رفت. مثلاً چنان چه شخصی دیگری را به خانه خودش دعوت کند مهمان قادر است از هر آن چه که برای او فراهم شده برخوردار شده بهره مند شود و از خوردنی ها و نوشیدنی ها استفاده کند. اما حقی راجع به آن ها نمی یابد و قادر نیست آن ها را با خود ببرد یا به شخص دیگری واگذار کند.

– تفاوت دیگری که بین حق انتفاع و اذن در انتفاع برقرار است آن است که در برقراری حق انتفاع چنان چه حق ایجاد شود با توجه به اصل اصالت الزوم قرارداد واقع شده بین دو طرف لازم خواهد شد. اما عقدی که در آن  اذن  در انتفاع  مندرج شود، جایز خواهد بود.

– البته این نکته را هم باید در نظر داشت که بر خلاف حق انتفاع که حتماً باید این حق به واسطه قرارداد انتقال یابد، اذن در انتفاع نیازمند ایجاد شکل قرارداد جدید ندارد و تنها برخورداری از مال مورد عاریه می‌باشد. اما در جاری شدن حق انتفاع فرد دارای حق است. هرچند در عقد عاریه مستعیر به منظور وقوع عقد عاریه ابتدا باید به معیر رجوع کند و از او تقاضای عاریه نماید و عقد عاریه مبنی و منوط بر استجابت این تقاضا انجام می‌شود که در اذن و حق انتفاع این موضوع برقرار نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *