تفاوت اعسار و ورشکستگی چیست؟
وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی تفاوت اعسار و ورشکستگی چیست؟و شرایط تفاوت اعسار و ورشکستگی پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.
مفهوم تفاوت اعسار و ورشکستگی :
اعسار از ریشه یک کلمه عربی بر گرفته شده است و به مفهوم نیازمند شدن و تهیدستی میباشد و در حقوق به کسی گفته میشود که تاجری است که به علت عدم کفایت در اداره ی اموال و دارایی خویش و عدم امکان دسترسی به آن ها توانایی پرداخت دیون خود یا مخارج دادرسی را ندارد. از نظر لغتی اعسار به معنای سختی و دشواری تعریف شده است. در فقه این کلمه برابر با کلمه افلاس دانسته شده است.
اصل بر آن است که بدهکار باید در همان مدتی که مشخص شده است دین خود را بپردازد.
البته باید در نظر داشت که این الزام به منظور انجام تعهدات و محدود به تعهدات مالی نمیباشد. بلکه باید در نظر داشت که تکالیف غیر مالی هم باید در موقع معین عملی شود. برخی اوقات امکان دارد موقعیتی برای شخص موظف و متعهد پیش بیاید که قادر نباشد تعهدات و وظایف خود را به انجام برساند. از جمله این موقعیتها اعسار می باشد.

مفهوم معسر :
معسر به معنای کسی می باشد که به دلیل کافی نبودن دارایی و یا عدم امکان دسترسی به اموال خود توان پرداخت بدهی هایش را نداشته باشد. قابل تذکر آن است که کلمه اعسار راجع به اشخاص غیر تاجر نیز استفاده می شود.
با عنایت به این موضوع که اصل تمکن مالی می باشد پس اثبات اعسار و تهیدستی و عدم قدرت به پرداخت دیون و یا مخارج دادرسی از وظایف کسی است که ادعای اعسار دارد. بنابراین اقامه ی ادعای اعسار از طرف خواهان در دعوای آن کافی نیست.
اثبات اعسار :
در شرایطی که به منظور اثبات اعسار نیازمند شهادت شهود احساس شود باید دو شخص از اشخاصی که شرایط زندگی شخص معسر را می دانند شهادت کتبی خویش را به دادخواست پیوست نمایند. شاهدان باید در این شهادت نامه شغل و مشخصات و وسیله امرار معاش مدعی اعسار را تعیین کند و میزان عدم توانایی مالی او را با تعیین مبلغ مشخص نمایند.
مدیر دفتر بعد از طی دو روز از تاریخ دریافت درخواست اعسار پرونده را جهت بررسی پرونده به قاضی دادگاه ارجاع میدهد. اگر قاضی حاضر شدن شاهدآن را به منظور تعقیب پرونده و دادرسی ضروری بشناسد از مدت ارسال درخواست تا روز رسیدگی به موضوع، شاهدآن را حاضر می نماید.
مفهوم ورشکستگی :
امروزه یکی از مهم ترین اقدامات اقتصادی تجارت می باشد. برخی اوقات امکان دارد که تاجری به علت معاملات اشتباه و یا زیاده روی شخصی و یا به علت رکود یا نوسانهای بازار کل سرمایه خود را تباه کند. در این خصوص قانون، حمایتهایی را برای شخص تاجر پیشبینی کرده است. اما این موضوع انواع مختلفی از ورشستگی را به وجود میآورد.
امکان دارد تاجر ورشکسته به تقصیر و تقلب شود یا این که اصلاً در زمینه ورشکستگی خویش نقشی ایفا نکند. در حقوق تجارت این موضوع توسط شخص تاجر می باشد و بلافاصله همین که در ادای دین تاجر توقف ایجاد شود ورشکست خواهد بود این بدان مفهوم نیست که تاجر مال ندارد بلکه معنای این است که دیون او از اموالش بیشتر است. به طوری که اموال و دارایی هایش برای پرداخت بدهی های او کافی نیست
مفهوم تاجر :
با توجه به قانون تجارت در مقایسه با معسر تاجر شخصی می باشد که شغل معمول خود را معاملات تجاری قرار داده است. منظور از شغل رایج یعنی فعالیتی که به منظور امرار و معاش در نظر گرفته شده است و فرد باید آن را تکرار کند. بنابراین فردی که یک دفعه عمل تجاری را انجام می دهد و یا از روی سرگرمی و تفریح دست به این اقدام میزند تاجر نخواهد بود .
تاجر امکان دارد دارای شخصیت حقوقی و حقیقی باشد. یعنی می تواند در شکل یک فرد واحد دست به اقدامات تجاری بزند یا این که در شکل یک شرکت فعالیت تجاری کند. یک تاجر باید اقدامات تجاری را به نام و حساب خود انجام دهد .
اما قانون به این نکته اشاره کرده که برخی نمایندهها مثل عامل و دلال و حق العمل کار نیز تاجر خواهند بود.به شکل کلی همه معاملات تاجران معاملات تجاری تلقی می شود. جز این که مشخص گردد راجع به امور تجاری نمی باشد. بنابراین اصل بر تجاری تلقی شدن معاملات تاجر است جز این که خلاف آن به اثبات برسد.
انواع اعسار :
اعسار می تواند به انواع مختلفی تقسیم بندی شود از جمله
اعسار در برابر اجراییه ثبتی و اعسار از هزینه دادرسی و یا اعسار از پرداخت محکوم به.

انواع ورشکستگی :
به شکل کلی در قانون تجارت سه شکل ورشکستگی در نظر گرفته شده است.
-ورشکستگی عادی :
برخی اوقات امکان دارد که تاجر هیچ رابطه ای با ورشکستگی نداشته باشد و بدون آن که دخالتی در عملیات خود کند به سبب تحریمات اقتصادی و نوسانات بازار سرمایه اش پایمال شود. به طوری که توان پرداخت بدهیهای خود را نداشته باشد.
-ورشکستگی به تقصیر :
نوع دیگری از ورشکستگی میباشد که در حق تاجر با اشتباه محاسباتی در عملکرد خود منجر به آن خواهد شد. ماده ی۵۴۱ و ۵۴۲ قانون تجارت ور شکسته به تقصیر را تعریف نموده است .
ورشکستگی به تقلب :
نوع دیگر از ورشکستگی ورشکستگی به تقلب می باشد که در این خصوص گاه در هنگام دادرسی و موضوع ورشکستگی متوجه میشوند که تاجر به شکل عمدی به منظور آن که از حمایتهای قانونی برخوردار شود خودش را ورشکسته معرفی نموده است.
بر اساس ماده ی ۵۴۹ قانون تجارت هر تاجر ورشکسته که دفاتر خود را مخفی کنند یا مفقود کند یا بخشی از معاملاتش را مخفی نماید یا به شکلی معاملات ظاهری از بین ببرند و نیز هر تاجر که ورشکستگی خودش را از طریق مدارک و یا از طریق صورت دارایی و بدهی ها به شکل متقلبانه ای به اندازهای که در واقع بدهکار نیست بدهکار نشان دهد ورشکسته به تقلب خواهد بود .
خصوصیات اعسار :
در اعسار اصولاً معسر از اداره اموال و دارایی های خود منع نمیشود و خودش اداره آن ها را بر دوش دارد.
شخص معسر از تصرف در امور مالی و حقوق خود ممنوع می باشد.
به شکل کلی طلبکاران می توانند به صورت انفرادی نسبت به معسر و برعکس دعوا اقامه کنند و این دعوا به طرفیت هم دیگر اقامه شده و مورد پیگیری قرار می گیرد.
درخواست اعسار از هزینه دادرسی و محکوم به از سوی تاجری که ادعای اعسار دارد قابل قبول نیست. بلکه با عنایت به مقررات قانون تجارت ، باید دادخواست ورشکستگی بدهد .
به شکل کلی رای به اعسار سبب از بین رفتن بدهی معسر نخواهد شد و فقط زمانی برای پرداخت بدهی به او اعطا میشود. همین که معسر به قسمتی از بدهی خود دارای تمکن مالی شود ضرورت دارد که آن را پرداخت نماید.

تفاوت حکم ورشکستگی با حکم اعسار :
-در اعسار عدم توانایی اشخاص غیر تاجر معیار اقدام واقع می شود. اما در ورشکستگی قدرت پرداخت بدهی تاجر و ورشکستگی معیار است.
-در اعسار چنان چه بعد از صدور رای دارایی کشف و محرز گردد، امکان توقیف آن وجود دارد. اما در ورشکستگی بدین طریق اقدامی انجام نمیشود و اموال به دست آمده به مدیر تصفیه واگذار می شود.
-شیوه ی اثبات اعسار به وسیله ی شهادت شاهدان انجام میشود اما در ورشکستگی بر اساس نظر کارشناس رسمی دادگستری با حسابرسی دقیق دفاتر شرکت انجام می گیرد.
-شخصی که ادعای اعسار می کند همین که تمام دارایی او اثبات شود قادر خواهد بود که خرید و فروش و معاملات بعدی را به انجام برساند. اما یک تاجر ورشکسته این اختیار را ندارد و باید اعاده اعتبار کند.
-به منظور تقسیم اموال تاجر ورشکسته طلبکاران نسبت به هم اولویت ندارند اما در صورت اعسار هر طلبکاری که زودتر دست به کار شود سریعتر به مال خود دست مییابد.
تفاوت مفاهیم اعسار و ورشکستگی :
با توجه به آن چه که تا این جا به آن اشاره شد می توان این دو مفهوم حقوقی را مورد مقایسه قرار داد: برخی اوقات به گمان میرود که این دو مفهوم با هم مشابه و به یک معنا هستند ولی این امکان وجود ندارد که به جای هم استفاده شوند.
زیرا ماهیت و شرایط حقوقی آن ها با هم فرق دارد. از جمله این که اعسار در قانون مدنی و قانون اجرای محکومیت های مالی بیان شده است در صورتی که ورشکستگی از موضوعات قابل طرح در قانون تجارت است.
اعسار در دعاوی غیر تجاری از جمله مالی و خانواده استفاده میشود. اما ورشکستگی فقط مربوط به اشخاص تجاری یعنی تجار و شرکت های تجاری می باشد.
-اعسار شرایطی می باشد که بین دو طرف دعوا معتبر است در صورتی که تاثیر ورشکستگی بر همه اشخاص می باشد که حتی از ورشکسته شکایت به عمل نیاوردند.

-معسر قادر است در اداره و تصرف اموال خود دخل و تصرف کند در صورتی که ورشکسته بر اساس قانون نسبت به دخل و تصرف در اموال خود منع خواهد شد.
-دوباره این نکته را متذکر خواهیم شد که به منظور اثبات اعسار شاهدان باید به این موقعیت شهادت دهند اما در مورد ورشکستگی با توجه به نظر کارشناس رسمی دادگستری این موضوع اعلام خواهد شد.
-در پایان باید به این نکته نیز اشاره داشت چنان چه یک شرکت تجاری به سبب عدم قدرت در پرداخت دیون خود دادخواست اعسار به دادگاه بدهد قاضی بدون آن که متن دعوا را مورد بررسی قرار دهد آن را رد می نماید زیرا اصولاً طرح و اقامه دعوا دچار مشکل می باشد و ضرورت دارد در این موضوع دعوای ورشکستگی اقامه شود.