ابلاغ استحضاری چیست؟
وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی ابلاغ استحضاری چیست؟ و شرایط ابلاغ استحضاری پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.

مقدمه ابلاغ استحضاری
مقصود از ابلاغیه روند قانونی می باشد که بر طبق آن باید مخاطب را از موضوع دادرسی و تشریفات او آگاه نمود. وقتی که دعوایی برای بار اول در دادگستری اقامه میشود و پرونده برای آن تشکیل میگردد نخستین دستوری که از سوی دادگاه صادر می گردد، ابلاغ یک نسخه از دادخواست خوانده ی دعوا است که از آن به عنوان ابلاغیه یاد میشود.
بر اساس ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی امکان اجرای هیچ حکم یا قراری وجود ندارد. جز این که به شکل حضوری یا به شکل دادنامه یا رونوشت گواهی شده به دو طرف یا وکیل آن ها ابلاغ صورت گرفته باشد در حقیقت ابلاغ باید بر اساس تشریفاتی که در قانون آیین دادرسی مدنی راجع به انواع ابلاغ مثل ابلاغ قانونی و واقعی تعیین شده است صورت بگیرد. امروزه سامانهای به عنوان سامانه ثنا به منظور ابلاغ الکترونیکی اوراق قضایی به وسیله قوه قضاییه در نظر گرفته شده است.
رسیدگی به دعاوی که در مراجع قضایی اقامه می شود با مراعات تشریفات خاصی انجام می گیرد که در قانون آیین دادرسی مدنی به تشریفات راجع به دعاوی حقوقی در قانون آیین دادرسی کیفری به تشریفات راجع به دعاوی کیفری معروف شده است.
می توان ابلاغیه ها را به دو دسته ابلاغ استحضاری و ابلاغ غیر استحضاری طبقه بندی نمود که بر اساس ابلاغ استحضاری فقط موضوعی به آگاهی مخاطب رسانده می شود. موضوعات صدور اخطاریه ی استحضاری در برگیرنده ی عناوین متفاوتی می باشد که دادگاه قادر است با صدور این ابلاغیه آن ها را به مخاطب تذکر دهد دهد. این اخطار جنبه ی الزام آور و تکلیفی خواهد داشت.
انواع ابلاغ

به طور کلی مامور ابلاغ شخصی می باشد که تکلیف او آن است که برگ ابلاغیه را به دو طرف دعوا برساند. مامور ابلاغ این وظیفه را ندارد که به اجبار ابلاغ را جاری سازد. چون ابلاغ شرایط و انواع مختلفی دارد. با عنایت به ماده ی ۳۰۳ و ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی ابلاغ به دو دسته ی واقعی و قانونی تقسیم بندی می شود.
ابلاغ واقعی
منظور از ابلاغ واقعی آن است که اوراق موضوع ابلاغ بر اساس تشریفات قانونی به شخص مخاطب یا شخص صالح به دریافت برگه های ابلاغ یا وکیل قانونی آن ها رسانده شود و رسید دریافت گردد. آن چه در ماده ۷۵ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر شده است آن است که در دعاوی مربوط به ادارات دولتی و سازمان های وابسته به دولت و موسسات خدمات عمومی و شهرداریها و نیز موسساتی که کل یا قسمتی از سرمایه ی آن ها متعلق به دولت است و اوراق اخطاریه و پیوستهای آن به رئیس دفتر مرجع مخاطب یا جانشین او ابلاغ و در نسخه ی اول رسید دریافت می شود. در شرایطی که برگه های اخطاریه به رئیس دفتر شخص حقوقی مخاطب ابلاغ شود، ابلاغی که انجام شده است واقعی بوده و در این خصوص رئیس دفتر وظیفه دارد که اوراق را دریافت کند و اگر از دریافت آن ها ممانعت به عمل آورد و برگه ها را دریافت نکند و یا رسید ندهد تخلف از انجام تکلیف محسوب میشود.
بنابراین مدیر دفتر دادگاه مکلف است موضوع را به مرجع صالح اعلام داشته و متخلف مجازات قانونی محکوم میگردد. با توجه به تبصره ی ماده ۷۵ قانون آیین دادرسی مدنی در اختلافات راجع به شعب مراجع مذکور در ماده یا وابسته به دولت به مسئول دفتر شعبه مربوطه یا جانشین او ابلاغ صورت میگیرد.
ابلاغ قانونی
ابلاغ قانونی در شرایطی که اعطای برگه و ابلاغ اوراق قضایی به شخص مخاطب میسر نباشد و یا در موضوعی که ابلاغ به او سبب دیر کرد توجه به تشریفات مقرر در قانون شود مندرجات اوراق به شکلی غیر از تحویل به مخاطب به آگاهی او رسانده میشود و از این حیث قانون این ابلاغ را دارای اعتبار می شناسد و به آن ابلاغ قانونی گفته میشود. مامور ابلاغ موظف است طی دو روز برگهها را به شخص خوانده برساند و در برگ دیگر اخطاریه رسید دریافت کند. اگر خوانده از دریافت این برگه ها خودداری کند خودداری او در برگ اخطاریه درج شده و به دادگاه بازگردانده میشود و بر اساس ماده ۸۲ قانون آیین دادرسی مدنی مامور ابلاغ باید موضوع خودداری خوانده را با درج ثبت مشخصات خویش به شکل شفاف و خوانا و نام شخصی که دادخواست به او ابلاغ گردیده و ذکر سمتش نسبت به مخاطب و نیز تاریخ و محل انجام در نسخه ی اول برگ ابلاغ ثبت کرده و برگه های مربوطه را به دفتر دادگاه مسترد می دارد و تاریخ ذکر شده تاریخ ابلاغ قانونی تلقی می شود.

با توجه به ماده ی ۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی چنان چه مامور ابلاغ قادر نباشد برگهها را به سبب حضور نداشتن مخاطب در آدرس درج شده به دست او برساند، برگه ها را به یکی از خویشان یا خادمان او که از نظر سن و شرایط ظاهری برای تشخیص اهمیت برگه ها که باید داشته باشد، در آدرس ذکر شده ابلاغ میکند. در این صورت ابلاغ به شکل صحیح و قانونی انجام شده و مامور ابلاغ باید نام و سمت گیرنده اخطاریه را در نسخه دوم ذکر نموده و آن را به دادگاه برگرداند.
مفهوم ابلاغ استحضاری
قبل از آن که معنای ابلاغ استحضاری را شرح داده شود باید اشاره داشت که در لغت استحضار به معنای تذکر دادن و حضور طلبیدن و اطلاع و یادآوری کردن می باشد. معنای ابلاغ استحضاری به این مفهوم می باشد که با این شکل از ابلاغیه شعبه ی دادگاه این قصد را داشته است که مطلبی را به مخاطب ابلاغ تذکر دهد و در مورد آن به او اطلاع رسانی کند و یا از او تقاضا شده باشد که در شعبه ی دادگاه حاضر شود. موضوع بسیار مهمی که درمورد ابلاغ استحضاری و اخطار استحضاری برقرار است آن است که درست برعکس ابلاغ واقعی و قانونی در قانون آیین دادرسی مدنی و کیفری واژه ی ابلاغیه و اخطاریه ی استحضاری به کاربر داده نشده است و به همین سبب این ابلاغ دارای مدرک قانونی نمی باشد.
علیرغم این موضوع امروزه در خیلی از موضوعات رویت شده است که قاضی ها با هدف آگاهی رساندن به طرفین دعوا از ابلاغ استحضاری بهره میگیرند و اخطاریه ی استحضاری صادر می نمایند. این نکته را باید در نظر داشت که ابلاغ استحضاری به وسیله ی سامانه ی ثنا به اشخاص ابلاغ میشود و این شکل از ابلاغ بدون پیوست ضمیمه می شود و در متن ابلاغیه یا اخطاریه ی استحضاری موضوعی درج شده است که ضرورت تذکر و اطلاع دادن به فرد مخاطب ابلاغ است. پس به طور کلی تنها کارایی ابلاغ استحضاری تذکر دادن و آگاهی رساندن موضوعی به مخاطب ابلاغ است و دارای ارزش دیگری نمی باشد.
موارد صدور ابلاغ استحضاری
با اشاره به آن چه که تا الان توضیح داده شد در مورد ابلاغ استحضاری و اخطار استحضاری این پرسش به ذهن میآید که موارد صدور ابلاغ استحضاری چه مواردی می باشد و در چه شرایطی دادگاه اخطاریه ی استحضاری را صادر می کند؟ در پاسخ به این پرسش باید اشاره داشت که به منظور ارائه ی دادخواست در قانون آیین دادرسی مدنی شرایطی پیش بینی شده است که اگر به آن ها توجه نشود دادخواست مورد نقض قرار میگیرد یا در مواردی اخطار رفع نقص صادر می شود.
ضمانت اجرای تنظیم نشدن دادخواست در یک فرم چاپی یا خاص و نیز تنظیم دادخواست به زبان فارسی و همچنین امضای دادخواست در قانون مشخص نشده است. در چنین مواردی دادگاه ابلاغیه استحضاری صادر می کند و به این شیوه شخص را از این این موضوع مطلع می سازد و به او تذکر می دهد که دادخواست خود را تکمیل نموده و دوباره به دادگاه ارسال کند.
با این وجود از آن جایی که در قانون ارسال ابلاغیه و اخطاریه ی استحضاری در قالب تکلیف شعبه رسیدگی کننده پیشبینی نشده است صدور ابلاغ استحضاری جنبه ی اخلاقی دارد و الزام قانونی به شمار نمیرود. امروزه با عنایت به روند الکترونیکی رسیدگی به دعاوی اصولا موضوع چاپی بودن و به زبان فارسی بودن دادخواست از بین رفته است. اما در موضوعات دیگر که شعب دادگاه اخطاریه ی استحضاری صادر میکند تا مخاطب از شیوه ی رسیدگی به دعوا آگاه شود.

مثلاً در موضوعاتی بر اساس دلایلی دادگاه تجدیدنظر پرونده را به دادگاه بدوی میفرستد که این موضوع بر اساس ابلاغ استحضاری به آگاهی مخاطب رسانده میشود تا در صورت لزوم به واسطه ی دادگاه به جهت پیگیری دادخواست قضایی عمل کند و اگر وکیل فرد استفاده شود امکان دارد دادگاه ابلاغیه ی استحضاری به منظور آگاهی مخاطبان بفرستد تا از حقوق قانونی خود به منظور انتخاب کردن وکیل جدید یا دفاع از خویش بهره ببرد.
موارد صدور ابلاغیه ی استحضاری
در کلیه ی مواردی که دادگاه هدفش آن است که شیوه ی رسیدگی به پرونده و عملیات انجام شده و نیز حقوق قانونی مخاطب ابلاغ را به او تذکر دهد و به آگاهی او برساند قادر است ابلاغیه ی استحضاری صادر کند و این ابلاغیه ضمیمه ای ندارد.
ضمانت اجرایی ابلاغیه ی استحضاری
دادگاه از لحاظ قانونی مکلف به صدور ابلاغ استحضاری نمی باشد و فقط با هدف اطلاع و آگاهی رسانی آن را صادر می کند و در مقابل مخاطب ابلاغ هم پس از دریافت ابلاغیه ی استحضاری و در نهایت عدم توجه به آن ضمانت اجرایی در موضوع اجرا نخواهد داشت. چون اخطاریه استحضاری فقط یک جنبه ی اطلاع رسانی دارد و برای آن جنبه ی ضمانت اجرایی در نظر گرفته نشده است.