ایراد رد دادرس چیست؟
وب سایت حقوقی دادیار به معرفی و بررسی تخصصی ایراد رد دادرس چیست؟ و شرایط ایراد رد دادرس پرداخته تا بهترین نحو شما را از حق و حقوقتان آگاه سازد.
مقدمه ایراد رد دادرس
بر اساس قانون، در نظام حقوقی اقداماتی پیشبینی شده است به منظور این که پرونده شیوه ی مقتضی با قانون را سپری کند . در این خصوص رعایت مقررات از سوی مقامات قضایی ضرورت دارد که از دسته ی این موارد میتوان به موضوع قرار رد دادرسی اشاره نمود.
قانونگذار به منظور احقاق حقوق مردم و منصفانه بودن دادرسی در دعاوی و شکایت شاکیان احکامی را تعیین نموده است که از دسته ی آن میتوان از موضوع رد دادرسی یاد نمود. بر طبق قانون در نظام حقوقی تدابیری در نظر گرفته شده است و به منظور آن که پرونده، شیوه ی مناسب و مطابق با قانون را بگذراند، ضرورت دارد که مقامات قضایی نکاتی را در زمینه ی دادرسی مورد رعایت قرار بدهند.
این ضرورت ها و پیچیدگی ها به سبب آن است که به دنبال بررسی پرونده، قاضی بر اثر روابط خانوادگی و یا به منظور منفعت خصوصی واقع نشود و نیز مسائل احساسی و عاطفی، عدل و انصاف او را زیر سوال نبرد و به شکلی صدور رای نکند که به ضرر یکی از دو طرف تمام شود و در نهایت بیطرفی دادرسی را انجام دهد.

استقلال و بی طرفی دادرس
قاضی یا دادرس در تصمیم گیری باید خود را در جایگاهی قرار دهند که از چیزی نترسند و ابایی نداشته باشند و فقط قانون و انصاف را حاکم کنند. استقلال قاضی سبب میشود که او از افکار حاکم بر جامعه اثر نگیرد. اگرچه این بدان مفهوم نیست که آرای صادر شده از دادگاه به شکلی باشد که کل مردم آن را غیر عادلانه توصیف کنند. پس باید هر دو اصل استقلال و بی طرفی مورد توجه قرار گرفته و روند اندیشیدن جامعه و احترام به افکار مردم مورد نظر قرار بگیرد که بدون شک تجمع این دو موضوع هم سیاست و تدبیر لازم را می طلبد و هم تخصص.
مفهوم رد دادرس
برخی اوقات وضعیتی ایجاد میشود که امکان دارد قاضی منفعت شخصی و مادی یا معنوی در دعوایی که آن را بررسی میکند داشته باشد. به همین سبب در قانون موضوعاتی مورد نظر واقع شده است که اگر آن ها وجود داشته باشند قاضی باید از رسیدگی به دعوا پیشگیری کند و قرار امتناع از رسیدگی را صادر نماید. در ماده ی ۹۱ قانون آیین دادرسی مدنی موارد رد دادرسی در امور حقوقی در نظر گرفته شده است.
بر طبق ماده ی ۹۲ قانون آیین دادرسی مدنی، دادرس قبل از صدور قرار امتناع از رسیدگی با بیان علت رسیدگی راجع به پرونده را کنار می گذارد و یا به دادرسان دیگر واگذار میکند. اگر دادگاه دادرس به اندازه کافی داشته باشد، پرونده به منظور تکمیل دادرسان یا ارجاع به شعبه دیگر و به نظر رئیس شعبه اول فرستاده شده و اگر دادگاه شعبه دیگری نداشته باشد پرونده را به نزدیکترین دادگاه هم عرض می فرستد. اعتراض به ایراد رد دادرسی را باید تا پیش از صدور رای اقامه نمود.
قانون گذار با هدف حفاظت از حقوق شخص قاضی و به منظور آن که قاضی وارد خطا و اشتباه نشود موارد رد دادرس را ضروری برشمرده است. دادستان در موارد رد موظف است از دادرسی جلوگیری کند. در شرایطی که در یک پرونده موارد قانونی رد دادرسی جاری باشد و قاضی بدون عنایت به این موارد به دعوا رسیدگی نماید، در این شرایط متهم قادر است به دادگاهی که دادستان در نزد آن حکم ماموریت را دارد شکایت برد.
موارد قرار رد دادرس در قانون
با توجه به قانون، دادرس در موضوعاتی که در زیر شرح داده شده است باید از رسیدگی خودداری نموده و اشخاصی که در پرونده منفعت دارند نیز قادر هستند درخواست رد دادرسی را اعلام کنند.
-خویشاوندی نسبی و سببی بین دادرس با یکی از طرفین دعوا برقرار باشد.
– دادرس یا همسر یا فرزند او وارث یکی از دو طرف دعوا باشد.
-دادرس قیم یکی از اصحاب دعوا بوده و یا یکی از اشخاص مباشر یا متکفل امور دادرس یا همسر او باشد.
دادرس در گذشته در دعوایی که مطرح شده است در جایگاه دادرس یاد بازرس یا کارشناس یا شاهد نظر داده باشد.
-بین دادرس و یکی از اصحاب دعوا یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا کیفری اقامه شده باشد و یا در گذشته مطرح شود و از زمان صدور حکم قطعی دو سال سپری نشده باشد.
-دادرس یا همسر یا فرزند او دارای سود شخصی در دعوای اقامه شده باشند.

شیوه ی تقاضای قرار رد دادرس
بر اساس قانون آیین دادرسی بعد از صدور قرار امتناع از رسیدگی به دلایل و جهاتی که در آن درج شده است رسیدگی به پرونده را به قاضی یا دادستان دیگر دادگاه واگذار می شود. قرار ایراد رد دادرس الزاماً تا پیش از صدور رای باید انجام شود.
در شرایطی که دادرس ایراد رد را نپذیرد باید به مدت سه روز قرار را صادر نموده و به دادرسی ادامه دهد . قرار مزبور طی مدت ۱۰ روز از زمان ابلاغ امکان اعتراض در دادگاه صالح خواهد داشت. باید در نظر داشت که این اعتراض خارج از نوبت مورد رسیدگی قرار می گیرد. یک نکته که در قانون هم اشاره شده و در این جا باید متذکر شد این که شاکی و مدعی خصوصی یا متهم نیز این امکان را دارند که دادرس یا بازپرس را مورد رد قرار داده و موضوع را به شکل کتبی به او اعلام نمایند.
در شرایطی که ایراد مورد پذیرش قرار بگیرد دادستان یا بازپرس از دادرسی و دخالت در موضوع خودداری میکنند و رسیدگی بر اساس موضوع به جانشین دادستان یا بازپرس دیگری واگذار می گردد و گرنه باید قرار رد ایراد صادر شود و به مدعی رد ابلاغ گردد. مدعی رد دادرسی این امکان را دارد که در مدتی که به منظور اعتراض به بقیه قرارها تعیین شده است که دادگاه صالح به منظور رسیدگی به جرم اعتراض نموده و رای دادگاه در این خصوص قطعی می باشد.

شکایت از قاضی و جهات رد دادرس
به شکل کلی دادگستری مرجع شکایات عمومی می باشد و هر شخصی با مراجعه به دادگستری هدفش آن است که حقوق از دست رفته یا منکر شده ی خود را محقق نماید. اما برخی اوقات امکان دارد قاضی صلاحیت رسیدگی به پرونده را داران باشد که در نخستین مرحله ، خود قاضی مکلف است از دادرسی خودداری نماید و پرونده را به مرجعی که واجد صلاحیت می باشد واگذار کند و اگر طرفین دعوا مواضع رد دادرس را مشاهده نمایند قادر هستند رد دادرسی را تقاضا کنند اما باید در نظر داشت که در مورد شکایت انتظامی قاضی نیز درست مانند اشخاص دیگر امکان دارد باعث جرم یا تخلفی گردد.
در این خصوص به جرایم کیفری قضات در دادگاه کیفری استان تهران دادرسی می گردد. به شکایت های حقوقی نسبت به قضات در دادگاه های حقوقی رایج مثل سایر اشخاص دادرسی میشود و در مورد تخلفات حرفهای شغلی قاضی در دادسرای دادگاه انتظامی قضات دادرسی میشود.
رد دادرس به جهت خویشاوندی اصحاب دعوا
در یک دادرسی منصفانه هرگز قاضی با اصحاب پرونده و شاکی و متهم و نیز شرکا و معاونان جرم رابطه خویشاوندی نخواهد داشت. به منظور شفاف سازی این موضوع باید در نظر داشت که خویشاوندان یا حاصل از رابطه خونی هستند که به آن خویشاوندان نسبی گفته میشود یا حاصل از ازدواج و پیوند زناشویی می باشند که به آن ها خویشاوندان سببی اطلاق میشود. رابطه سببی خودش در برگیرنده ی والدین و فرزندان شخص خواهد بود و در طبقه بعد اجداد و خواهر و برادر و فرزندان آن ها و در مرحله آخر دایی و خاله و عمو و عمه را هم در بر میگیرد.
به طور کلی حتی در مرحله ی تحقیقات مقدماتی در دادسرا و پیش از فرستاده شدن پرونده به دادگاه این امکان وجود دارد که به صلاحیت بازپرس و دادستان ایراد گرفته شود. در این خصوص مقامات قضایی دادسرا باید در صورت احراز جهات رد دادرس از دادرسی خودداری کنند.
شاکی و مدعی خصوصی و متهم نیز این امکان را دارند که به دادستان و بازپرس و موضوع ایراد را به شکل کتبی به او اعلام نمایند. اگر ایراد رد دادرس مورد پذیرش او قرار بگیرد دادستان یا بازپرس از رسیدگی و دخالت در مورد موضوع جلوگیری میکند و رسیدگی به جانشین دادستان و بازپرس دیگر واگذار می شود.

وگرنه باید قرار رد ایراد صادر شده و به مدعی رد ابلاغ گردد. اما اگر همین ایراد یعنی عدم صلاحیت قاضی در مرحله دادگاه اتفاق بیافتد و یکی از دو طرف دعوا به این نتیجه دست یابند قاضی که در مورد پرونده رسیدگی میکند صالح به رسیدگی نیست، مثلا در گذشته در مورد موضوع کیفری مذکور اظهار نظر نموده است در مورد آن دادرسی میتواند از معترض شود. البته این اعتراض دارای مدت می باشد. بدین ترتیب که اقامه ی ایراد فقط تا پیش از صدور رای امکان پذیر است. اما اعتراض به دلیل وجود جهات رد دادرس بعد از صدور حکم نیز میسر می باشد.